یک کارشناس کشاورزی گفت: جایگزینی محصولات پرمصرف با گیاهان مقاوم، یکی از الزامات اساسی در مناطق کمآب محسوب میشود.
زهرا کیوانی در گفتگو با خبرنگار گروه اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی«جهانبین نیوز»، اظهار کرد: با کاهش چشمگیر منابع آبی و وقوع خشکسالیهای پیاپی، کشاورزی کشور ما وارد مرحلهای بحرانی شده است. باید نگاه سنتی به کشاورزی را کنار گذاشت و به سمت بهرهگیری از دانش نوین و فناوریهای پایدار حرکت کرد. استمرار این وضعیت، نهتنها محصولات استراتژیک مانند گندم و جو را تهدید میکند، بلکه امنیت غذایی را نیز در سطح ملی با خطر مواجه ساخته است.
وی تصریح کرد: یکی از اولویتهای اساسی در شرایط خشکسالی، اصلاح الگوی کشت است. نباید دیگر به کشت محصولات پرمصرفی مثل برنج و خیار در مناطق کمآب اصرار ورزید. تجربه ما در استان همدان نشان داده که جایگزینی این محصولات با گیاهان مقاوم به خشکی، از جمله زعفران، گندم دیم، و پسته، هم بهرهوری را افزایش داده و هم فشار بر منابع آبی را کاهش داده است. این تغییرات نیاز به فرهنگسازی، آموزش عملی، و حمایتهای دولتی دارند.
این کارشناس کشاورزی ادامه داد: از سوی دیگر، تکنولوژیهای نوین مثل آبیاری قطرهای و آبیاری تحت فشار نقش تعیینکنندهای در بهینهسازی مصرف آب ایفا میکنند. ما در چندین مزرعه آزمایشی توانستیم با استفاده از سنسورهای هوشمند، میزان دقیق نیاز آبی گیاه را مشخص کرده و از مصرف بیرویه جلوگیری کنیم. این روشها اگرچه در ابتدا هزینهبر هستند، اما در بلندمدت هزینههای کشاورز را کاهش داده و بازدهی را بالا میبرند. همچنین، ترویج کشت گلخانهای، بهویژه در مناطق خشک، میتواند بخشی از بار تأمین محصول را در شرایط بحرانی به دوش بکشد.
آینده کشاورزی در کشور ما در گروی تطبیق با تغییرات اقلیمی است
کیوانی بیان داشت: آینده کشاورزی در کشور ما در گروی تطبیق با تغییرات اقلیمی است. این تطبیق نهتنها شامل ابزار و روشهاست، بلکه بهطور بنیادی نیازمند تغییر در نگرش مدیران، کشاورزان، و حتی مصرفکنندگان است. ما نیازمند سیاستهای کلان حمایتی، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، و آموزش گستردهای هستیم که کشاورز ایرانی را برای مقابله با بحرانهایی چون خشکسالی، توانمند سازد. بدون این نگاه بلندمدت، بخش کشاورزی نمیتواند پویایی و کارآمدی خود را حفظ کند.
وی اذعان داشت: حمایت مالی و بیمه کشاورزی جزو ارکان اصلی پایداری در بحران خشکسالی محسوب میشود. کشاورزانی که با دل و جان در زمین کار میکنند، باید از بابت خسارات طبیعی، از جمله خشکسالی، پشتیبانی مالی قابل اتکا داشته باشند. سیستمهای بیمهای فعلی پاسخگوی وسعت آسیبها نیستند و لازم است بازنگری جدی در پوششها، فرآیندها و پرداختها صورت گیرد. حمایت از این قشر زحمتکش، نهتنها وظیفه اجتماعی نهادهاست، بلکه تضمینکننده تداوم تولید کشاورزی خواهد بود.
کیوانی یادآور شد: از منظر اجتماعی نیز خشکسالی پیامدهای جدی بر مهاجرت روستاییان و تغییر ساختار اجتماعی دارد. با کاهش درآمدهای کشاورزی، بسیاری از جوانان روستاها را ترک میکنند و به شهرها مهاجرت میکنند که این موضوع باعث خالیشدن ظرفیت انسانی تولید در مناطق زراعی شده است. ما در پژوهشهایی که انجام دادهایم، شاهد بودهایم که مشارکت روستاییان در طرحهای آموزشی و برنامههای توسعهمحور، تأثیر مثبتی بر حفظ جمعیت و کاهش مهاجرت داشته است.
وی در پایان خاطر نشان کرد: خشکسالی نه یک بحران موقتی، بلکه بخشی از واقعیت زیستمحیطی آینده کشور ماست. بنابراین، باید مدیریت منابع آب، سیاستهای کشاورزی، و برنامههای علمی و آموزشی را بر پایه سازگاری با تغییرات اقلیمی بازتعریف کنیم. این مسیر اگرچه نیازمند تلاش، بودجه و اراده ملی است، اما ضامن پایداری کشاورزی ایران در دهههای آینده خواهد بود. ما به عنوان کارشناسان حوزه، وظیفه داریم آگاهیبخشی کنیم، از تجربیات موفق داخلی و خارجی بیاموزیم، و زمینهساز تحول باشیم.