گاهی یک ضرب المثل ریشه در فرهنگ یک جامعه دارد و برخی از حقایق را درون خود نهفته است.
۱
تاریخ انتشاريکشنبه ۸ دی ۱۳۹۸ - ۱۴:۳۸
کد مطلب : ۴۳۵۵۹
گزارش جهانبین نیوز از معضلات اجتماعی ؛
از ماست که بر ماست
به گزارش جهانبین نیوز ؛ بر اساس اطلاعات آمار موجود و بررسی روند کارایی دولت نمی توان نتیجه‌ی امیدوار کننده ای بدست آورد چراکه تا حدودی وضعیت نا به سامان امروز در جامعه نتیجه سیاست های نادرست اقتصادی است.
تبعات همان سیاست های اشتباه اقتصادی بر روند زندگی و معیشت مردم مشاهده می شود و معضلات امروزه در جامعه که گریبان گیر مردم شده، نتیجه عملکرد و کارکرد ضعیف دولت است.
امروزه بیش از هر زمان دیگر شاهد کنش واکنش های رفتاری، احساسی و زیستی هستیم که حس نابرابری و دو قطبی شدن(اختلاف طبقاتی) یکی از مهم ترین دلایل این تنش ها است.
اخلاق، عدالت و قانون از ویژگی های مهمی است که یک جامعه ملزم به داشتن آن ها بوده و همواره لازم است در جامعه معیار های عدالت متوالی در راستای برقراری نظم و پایدار کردن عدالت در تمام طبقات اجتماعی برقرار باشد چراکه غیر از آن شاهد بروز تنش های غیراخلاقی در سطوح مختلف جامعه باید بود.
آسیب های اجتماعی نیز نتیجه فقر ناشی از فشارهای اقتصادی است و مادامی که مشکلات اقتصادی مرتفع نشود انتظار کاهش معضلات اجتماعی بیهوده است.
افزایش ناگهانی سوخت و حامل های انرژی، مواد غذایی، مایحتاج اساسی مردم، قیمت مسکن و غیره، بدون در نظر گرفتن میزان در آمد طبقات زیر خط فقر از یک سو و شانه خالی کردن برخی مسئولان در عوض انجام وظایف خود، از سوی دیگر نیز خود موجب بروز تنش های اجتماعی بسیاری شده است.
تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی ، بی کار شدن تعداد زیادی از کارگران، کاهش جمعیت فعال و شاغل، ورود کودکان به بازار کار بی رحم به جای مدارس، سرهای فرو رفته در سطل های زباله به دنبال غذا، افرایش بیماری های فراگیر ، بازماندن فرزندان کارگران از تحصیل و قصه تلخ بیمارانی که برای خرج درمان مداوا نمی شوند، تنها تعداد کمی از معضلات این بی تدبیری ها است.
معضلات اجتماعی هر روز کام نه چندان شیرین مردم را تلخ می کند
در حال حاضر مشکلات اقتصادی و معضلات اجتماعی هستند که هیچ راه حل فردی ندارند و تاثیر این معضلات هر روز بیش از گذشته، کام نه چندان شیرین مردم را تلخ‌تر میکند.
گرچه این مشکلات تنها معیشت و دخل و خرج های مردم را تحت الشعاع قرار نمی دهد بلکه فراتر از آن، اصول اخلاقی و اجتماعی را در بر خواهد گرفت و این چنین می شود که هر از گاهی به جای پول نفت، لقمه های شبهه دار بر سر سفره ها می رود.
از ماست که بر ماست
راننده تاکسی از دزدی ها و رانت خواری ها می گوید اما پیاده که می شوم سعی می کند پانصد تومان بیشتر کرایه بر دارد، قصاب از مافیای گوشت صحبت می کند اما زمانی که هواسم پرت می شود سیصد گرم چربی بیشتر به گوشت اضافه می کند، دوستم کارمند است اما زمانی که باید در خدمت مردم باشد به دنبال کار های شخصی خودش است، کابینت ساز پول کارش را گرفته، کار را نیمه تمام گذاشته و تلفنش را جواب نمی دهد، میوه فروش میوه های خوب را سوا کرده و دوبرابر قیمت می فروشد، بقال جنس های تاریخ مصرف را جلوی دست چیده تا نبینی و بخری، رستوران مرغ های مانده را در پیاز گذاشته و به جای کباب تازه به مردم می دهد، معلم کارش را به والدین سپرده و یک روز در میان به مدرسه می آید، دلالی که از وضعیت اقتادی سو استفاده می کند و در کمتر از چند دقیقه ظرفیت سایت فروش خودرو را به اتمام می رساند و فروشنده قطعات خودرو را با دلار 4000 هزار تومانی را که چند سالی است در انبار گذاشته با دلار 14000 تومانی می فروشد و ....
شاید این ها دردهایی باشد که هر چند کم اما دلخراش و نارحت کننده است شاید واقعیت های تلخی باشد که امروز در گوشه و کنار جامعه شاهد آن هستیم، مطمعنا حق پدری نیست که چشمان پر حسرت بچه اش را ببیند، حق مادری نیست که بوی سیگار پیراهن پسرش را بفهمد، حق خواهری نیست که دستگاه را از تن برادر بیمارش در بیمارستان به خاطر همان چرک کف دست جدا کنند، مطمعنا حق دختر بچه ای نیست که در سرما یخ بزند و یا کودکی که مادرش از سر بیچارگی او را در کنار خیابان رها می کند.
البته نباید از این امر غافل شد که بسیاری از معضلات نشات گرفته از مشکلات اقتصادی است و شاید اگر مسئولان دست همت بر کمر می گذاشتند و عملکرد دولت نیز قابل قبول بود، دیگر شاهد این دغدغه های دلخراش نبودیم اما باید توجه داشت که آینده مردم در دست خودشان است.
انتهای پیام/1029ج
تبعات همان سیاست های اشتباه اقتصادی بر روند زندگی و معیشت مردم مشاهده می شود و معضلات امروزه در جامعه که گریبان گیر مردم شده، نتیجه عملکرد و کارکرد ضعیف دولت است.
امروزه بیش از هر زمان دیگر شاهد کنش واکنش های رفتاری، احساسی و زیستی هستیم که حس نابرابری و دو قطبی شدن(اختلاف طبقاتی) یکی از مهم ترین دلایل این تنش ها است.
اخلاق، عدالت و قانون از ویژگی های مهمی است که یک جامعه ملزم به داشتن آن ها بوده و همواره لازم است در جامعه معیار های عدالت متوالی در راستای برقراری نظم و پایدار کردن عدالت در تمام طبقات اجتماعی برقرار باشد چراکه غیر از آن شاهد بروز تنش های غیراخلاقی در سطوح مختلف جامعه باید بود.
آسیب های اجتماعی نیز نتیجه فقر ناشی از فشارهای اقتصادی است و مادامی که مشکلات اقتصادی مرتفع نشود انتظار کاهش معضلات اجتماعی بیهوده است.
افزایش ناگهانی سوخت و حامل های انرژی، مواد غذایی، مایحتاج اساسی مردم، قیمت مسکن و غیره، بدون در نظر گرفتن میزان در آمد طبقات زیر خط فقر از یک سو و شانه خالی کردن برخی مسئولان در عوض انجام وظایف خود، از سوی دیگر نیز خود موجب بروز تنش های اجتماعی بسیاری شده است.
تعطیلی بسیاری از واحدهای تولیدی ، بی کار شدن تعداد زیادی از کارگران، کاهش جمعیت فعال و شاغل، ورود کودکان به بازار کار بی رحم به جای مدارس، سرهای فرو رفته در سطل های زباله به دنبال غذا، افرایش بیماری های فراگیر ، بازماندن فرزندان کارگران از تحصیل و قصه تلخ بیمارانی که برای خرج درمان مداوا نمی شوند، تنها تعداد کمی از معضلات این بی تدبیری ها است.
معضلات اجتماعی هر روز کام نه چندان شیرین مردم را تلخ می کند
در حال حاضر مشکلات اقتصادی و معضلات اجتماعی هستند که هیچ راه حل فردی ندارند و تاثیر این معضلات هر روز بیش از گذشته، کام نه چندان شیرین مردم را تلخ‌تر میکند.
گرچه این مشکلات تنها معیشت و دخل و خرج های مردم را تحت الشعاع قرار نمی دهد بلکه فراتر از آن، اصول اخلاقی و اجتماعی را در بر خواهد گرفت و این چنین می شود که هر از گاهی به جای پول نفت، لقمه های شبهه دار بر سر سفره ها می رود.
از ماست که بر ماست
راننده تاکسی از دزدی ها و رانت خواری ها می گوید اما پیاده که می شوم سعی می کند پانصد تومان بیشتر کرایه بر دارد، قصاب از مافیای گوشت صحبت می کند اما زمانی که هواسم پرت می شود سیصد گرم چربی بیشتر به گوشت اضافه می کند، دوستم کارمند است اما زمانی که باید در خدمت مردم باشد به دنبال کار های شخصی خودش است، کابینت ساز پول کارش را گرفته، کار را نیمه تمام گذاشته و تلفنش را جواب نمی دهد، میوه فروش میوه های خوب را سوا کرده و دوبرابر قیمت می فروشد، بقال جنس های تاریخ مصرف را جلوی دست چیده تا نبینی و بخری، رستوران مرغ های مانده را در پیاز گذاشته و به جای کباب تازه به مردم می دهد، معلم کارش را به والدین سپرده و یک روز در میان به مدرسه می آید، دلالی که از وضعیت اقتادی سو استفاده می کند و در کمتر از چند دقیقه ظرفیت سایت فروش خودرو را به اتمام می رساند و فروشنده قطعات خودرو را با دلار 4000 هزار تومانی را که چند سالی است در انبار گذاشته با دلار 14000 تومانی می فروشد و ....
شاید این ها دردهایی باشد که هر چند کم اما دلخراش و نارحت کننده است شاید واقعیت های تلخی باشد که امروز در گوشه و کنار جامعه شاهد آن هستیم، مطمعنا حق پدری نیست که چشمان پر حسرت بچه اش را ببیند، حق مادری نیست که بوی سیگار پیراهن پسرش را بفهمد، حق خواهری نیست که دستگاه را از تن برادر بیمارش در بیمارستان به خاطر همان چرک کف دست جدا کنند، مطمعنا حق دختر بچه ای نیست که در سرما یخ بزند و یا کودکی که مادرش از سر بیچارگی او را در کنار خیابان رها می کند.
البته نباید از این امر غافل شد که بسیاری از معضلات نشات گرفته از مشکلات اقتصادی است و شاید اگر مسئولان دست همت بر کمر می گذاشتند و عملکرد دولت نیز قابل قبول بود، دیگر شاهد این دغدغه های دلخراش نبودیم اما باید توجه داشت که آینده مردم در دست خودشان است.
انتهای پیام/1029ج