۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۳۸
کد مطلب : ۴۶۴۱۶

گرامي داشت خاطره دانش آموزان جانباخته سفيلان

نمي دانم در و ديوار و حياط مدرسه چگونه تحمل مي کند که صداي زجه هاي دانش آموزاني را که آن روز گوش فلک را کر کرده بود را ديده و شنيده است...
گرامي داشت خاطره دانش آموزان جانباخته سفيلان
به گزارش خبرنگار جهانبین نیوز؛ تقويم را که نگاه کنيم و برگ هاي دفتر تاريخ را که ورق مي زنيم هر روزي از آنها خاطره‌اي را براي ما تداعي مي کند.
يا لبخندي بر جان و دل ما مي گذارد يا اندوهي جانکاه و ويران کننده...
امروز که مصادف است با 24 دي ماه  براي ما خاطره اي غم انگيز و ناراحت کننده تداعي مي شود که هم تبعيض و بي عدالتي آموزشي و هم بي تدبيري مسئولان در اين روز به خوبي نشان داده مي‌شود.
 

24دي ماه سال 83 وقتي دانش آموزان مدرسه‌اي با ذوق و شوق بسيار به سوي مدرسه روانه مي شوند تا  درس چگونه زيستن و علم بياموزند  اما نمي‌دانستند که آخرين لحظات عمر خود را مي‌گذرانند و به آغوش مرگ روانه مي‌شوند.
نمي‌دانم زنگ‌اول چه درسي را معلم برايشان مشق کرده بود شايد زنگ اول انشاء داشتند و موضوع انشاء آنها «ميخواهيد در آينده چه کاره شويد؟» بوده باشد.

و بچه‌ها با کلي ذوق و شوق شغل هاي آينده خود را بر روي کاغذ يادداشت کردند و سوار بر پرنده خيال خود چند سال آينده را به تماشا نشسته بودند اما غافل از اينکه شعله هاي آتش همه آن خيال و آرزو را به کمين نشسته بود.

آري به کمين نشسته بود
و همه ذوق؛ اشتياق، بازي گوشي، آرزوها و سر و صداي دانش آموزان چهارم و پنجم را به کام خود کشيد و به سکوت ابدي برد.
نه فقط کودکان بلکه آتش معلم و آموزگار جوان آنها را همراه آن همه عشق و لطف و همه دانستني هايي را که براي آموزش به دانش آموزانش همراه داشت به کام خود کشيد.


شايد اگر معلم مي ماند هيچ وقت به زندگي عادي بر نمي‌گشت چون نمي‌توانست ببيند خودش نفس مي کشد و دانش آموزانش به خواب عميقي فرو رفته‌اند با شايد طاقت دلتنگي و دوري همديگر را نداشتند.

بسيار دردناک و حزن آور است و تصورش براي همه سخت است
نمي دانم در و ديوار و حياط مدرسه چگونه تحمل مي کند که صداي زجه هاي دانش آموزاني را که آن روز گوش فلک را کر کرده بود را ديده و شنيده است.
تصورش را بکنيد دانش آموزان معصومي که ميان شعله هاي سرکش آتش همراه معلم خود پر مي کشند تا در کنار هم درسهاي نادانسته را بياموزند.

بسيار غم انگيز است...
امروز هم دانش آموزاني هستند که با بي عدالتي آموزشي در گوشه و کنار اين سرزمين در حال تحصيل علم مي‌باشند و کسي به فکر آنها نيست.

مگر چه فرقي هست ميان دانش آموزي که در شهر زندگي مي کند با دانش آموزي که در روستا؟
هر دو فرزند همين آب و خاک مي‌باشند و براي همين سرزمين تلاش مي‌کنند چه در ميدان جنگ چه در ميدان علم و هر جايي که نياز باشند حضور دارند.



پس چه خوب مي شود کمي هم مسئولان به نيازها و خواسته هاي دانش آموزان روستاها و شهرستانها رسيدگي کنند که روزي مديون اين دانش آموزان نباشند...

بار ديگر حادثه آتش سوزي روز 24 دي ماه 1383 مدرسه روستاي سفيلان لردگان و جان باختن ۱3 دانش آموز عزيز همراه معلم گرامييشان را تسليت عرض ميکنيم هر چند اين داغ هرگز سرد نمي شود و هميشه ماندگار است.
ما ياد و خاطره آنها را گرامي مي داريم...
روحشان شاد يادشان گرامي باد

انتهاي پيام/630 ل
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۹

ساعت:

۰۸:۴۵:۵۰

13 Jan 2021