۰
plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۱۱ آبان ۱۳۹۱ - ۰۹:۰۰
کد مطلب : ۳۳۷۱

گام‌هایی به عقب برای رابطه‌ای که نیست

گام‌هایی به عقب برای رابطه‌ای که نیست
اواخر هفته گذشته برخی منابع خبری خارجی مدعی سفر علی اکبر ولایتی و حسین طائب به امریکا و مذاکره با امریکایی‌ها شدند، موضوعی که از سوی ولایتی تکذیب شد. به گزارش جهانبین نیوز رابطه‌ای به معنای عرف دیپلماتیک بین ایران و امریکا برقرار نیست و آن‌ها منافع یکدیگر در کشور مقابل را از طریق سفارت‌های سوئیس برای امریکا و سفارت پاکستان برای ایران پیگیری می‌کنند. رابطه با امریکا موضوعی است که هر از چندگاهی در سپهر سیاسی ایران مطرح می‌شود و مخالفان و موافقان آن استدلال‌های خود را مطرح می‌کنند. اصولا در روابط بین الملل تردیدی در این اصل نیست که رابطه بین کشورها به هر ترتیبی باید برقرار باشد ولی وقتی سخن از رابطه ایران با امریکا به میان می‌آید جنس ارتباط فرق می‌کند و حتی موافقان آن هم بعضا با احتیاط درباره آن اظهارنظر می‌کنند. روابط ایران و امریکا از همان نقطه آغاز پرفراز ونشیب نبود ولی این روابط وقتی برای مردم غیرقابل قبول شد که آنها دیدند چگونه امریکایی‌ها بر علیه دولت مصدق کودتا به راه انداختند و قدرت مردم را با فشار به عقب رانده و فردی مطیع و مستبد را بر سر کار آوردند. کودتای 28 مرداد هنوز از خاطره ایرانی‌ها پاک نشده و همواره یاد آن کودتا، تلخی کام‌ها را تجدید می‌کند تا جایی که آلبرایت (سال2000میلادی) و کلینتون، وزاری خارجه پیشین و کنونی امریکا برای تطهیر امریکا در اذهان مردم ایران بابت این کودتا عذرخواهی کردند؛ هرچند که مسئله بین دو کشور تنها کودتای 28 مرداد نیست. رابطه ایران و امریکا با قبل و بعد از انقلاب تغییر بنیادی داشته و بعد از انقلاب برخوردهای دیپلماتیک و حتی نظامی مستقیم و غیرمستقیم بین دو کشور اتفاق افتاده است. بدون تنش‌ترین رابطه بین دو کشور از نظر واقعه‌نگاری به فاصله سال‌های 1979 (1358) تا سال 1985(1364) بر می‌گردد که در این فاصله بازهم جمهوری اسلامی ایران درگیر جنگی تحمیلی بود که امریکا پشت آن قرار داشت. حمله به سکوهای نفتی در 1987، حمله به هواپیمایی مسافربری در سال 1988، تحریم سرمایه گذاری در صنایع نفت ایران در سال 1995، منع سرمایه‌گذاری بیش از 40 میلیون دلار در صنعت نفت و گاز ایران و لیبی در سال 1996، تشدید تحریم‌ها علیه ایران با وجود پیروزی اصلاح طلبان حامی برقراری رابطه با ایران در سال 2000، نامگذاری ایران به عنوان محور شرارت‌ها، در سال 2002 توسط بوش با وجود روی کار بودن دولت خاتمی و شروع تمرکز سیاست خارجی امریکا با هدف تضعیف موقعیت ایران در مجامع بین المللی بر موضوع فعالیت‌های هسته‌ای برای دستیابی به بمب هسته‌ای از سال 2003 تنها مجموعه‌ای اندک از تحولات پرتلاطم بین ایران و امریکا است. تمرکز امریکا، رژیم صهیونیستی و غرب در سال‌های اخیر بر برنامه هسته‌ای ایران با هدف تضعیف جمهوری اسلامی ایران تنها بر تضعیف حاکمیت متمرکز نشده و تحریم ورود دارو و قطعات هواپیما، تحریم سیستم بانکی ایران و مصادره دارایی‌های ایران در امریکا که همه برخلاف موازین بین المللی هستند از جمله اقدامات این کشور است که باعث فشار زیاد بر مردم ایران شده است.   تاریخ روابط بین ایران و کشوری که از آن با عنوان "شیطان بزرگ" یاد می‌شود به خوبی بیانگر این نکته است که امریکا حتی با روی کارآمدن گروه‌هایی که در ایران حامی رابطه با این کشور هستند نیز هدفی جز براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران و فشار بر مردم ایران ندارد و از هر فرصتی برای نیل به این هدف خود بهره برداری می‌کند.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

يکشنبه ۲۲ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۱۴:۵۴:۵۲

12 Jan 2020