ايستادگي و پيشرفت نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران که مي تواند الهام بخش ساير ملت ها براي حرکت به سمت استقلال و نفي وابستگي باشد اصلي ترين نگراني ليبرال- دمکراسي غرب به حساب مي آيد که سلطه را عامل اساسي حيات مادي و برتري خويش مي داند. به ويژه اينکه ايران اسلامي کانون مقاومت در منطقه خاورميانه و در بين کشورهاي اسلامي نيز هست و اين موقعيت موجب به شکست انجاميدن طرح هاي سلطه جويانه ليبرال- دمکراسي غربي براي در اختيار قرار گرفتن اين قلب سرزميني و ايجاد شرايط مطلوب براي کنترل و مديريت نظم جهاني نيز شده است.
از اين رو تغيير ساختار و يا حداقل تغيير رفتار و مهار قدرت جمهوري اسلامي ايران راهبردهاي دولت هاي غربي به رهبري امريکا است که براي تحقق آن از هيچ اقدامي فروگذار نبوده و تاکنون طيفي از تهديدات و تهاجمات گوناگون را عليه مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران تجربه کرده و در عين حال نتيجه اي نگرفته اند.
از سوي ديگر روند تحولات جهاني و به ويژه منطقه اي و داخلي نظام جمهوري اسلامي به نفع قدرت ملي کشورمان و برخلاف منافع ليبرال دمکراسي غربي بوده و لذا در شرايطي که بحران اقتصادي- اجتماعي غرب از يک سو و بيداري اسلامي در منطقه راهبردي خاورميانه از سوي ديگر بر نگراني غرب دامن زده است، امريکا و حاميان غربي آن آخرين تير ترکش تخاصم، يعني تحريم هوشمند را که ترکيبي از تحريم واقعي و جنگ رواني است عليه جمهوري اسلامي رها کرده اند.
اين نوع تحريم که به زعم آنان مي تواند فلج کننده باشد با اعمال تحريم هاي نفتي، بانک مرکزي، شرکتهاي کشتيراني و نفتکش ها و برخي اشخاص و... در حتي خارج از قطعنامه هاي ظالمانه شوراي امنيت دنبال مي شود که بتواند با ايجاد فشار لازم ابتدا بين حاکميت و مردم شکاف انداخته و سپس با ايجاد نارضايتي هاي اجتماعي با بهره گيري از جنگ رواني و مديريت اذهان نظام جمهوري اسلامي را به ناکارآمدي و بي مسئوليتي متهم و با خالي کردن پشت نظام از حمايت و همراهي مردم زمينه تحميل خواسته هاي ظالمانه خود را بر کشورمان فراهم آورد.
حال آنکه در شرايط فعلي نشان دادن هر گونه ضعف و کوتاه آمدن، لغزيدن به درون پازل تعريف شده دشمن به حساب آمده و او را به تشديد و گسترش تحريم ها به عنوان حربه اي موثر و به تعبير آنان فلج کننده تشويق خواهد کرد.
حال آنکه اينک زمان تبديل تهديد دشمن به فرصت و قطع وابستگي از اقتصاد نفتي و وارداتي به نفع استقلال فرا رسيده و اين اشتباه دشمن در بحبوحه بحران اقتصادي غرب بايد تبديل به پاشنه آشيل نظام ليبرال-دمکراسي شود. همانگونه که تحريم تسليحاتي کشورمان و عدم فروش تجهيزات و کالاهايي به بهانه کاربرد دوگانه و احتمالاً نظامي زمينه ساز بومي ساختن تجهيزات و تسليحات شده و کشوري که زماني فشنگ کلاش را بايد با واسطه تهيه مي کرد توانسته در عرصه تسليحات راهبردي مثل ساخت موشک تبديل به قدرت اول منطقه اي و ايجاد بازدارندگي قطعي شود و يا توفيقات ارزشمند دانشمندان جوان کشورمان در عرصه فناوري هسته اي در شرايط سخت تحريم و کارشکني جمهوري اسلامي را در زمره کشورهاي عضو باشگاه هسته اي دنيا قرار داده است.
تکرار چنين الگويي امکان پذير بلکه يک ضرورت قطعي به حساب مي آيد و در گرو رويکردها و اقداماتي منضم به اراده اي جهادي است اقداماتي چون:
- تبيين اهداف دشمن و واقعيت هاي مربوط به خط تحريم و فشار و جلب مشارکت همگاني براي دفاع از عزت ملي و ايستادگي در برابر زياده خواهي و زورگويي غرب.
- به کارگيري راهبرد جايگزيني واردات و تقويت توليد ملي و فرهنگ سازي به نفع مصرف توليدات داخلي.
- اولويت بخشي به توسعه بخش کشاورزي به نفع نيازهاي اساسي و خريد اقلام ضروري.
- مقابله با هرگونه سودجويي و فرصت طلبي برخي عناصر فرصت طلب و اعمال نظارت هاي موثر بر بازار و جلب مشارکت سنديکاها و اصناف به نفع سياستهاي اقتصادي مقابله با تحريم.
- فرهنگ سازي به نفع رعايت الگوي مصرف و صرفه جويي به نفع پس انداز و حفظ سرمايه ها و ذخاير.
با توجه به خصال ملي و روحيه انقلابي و غيرت ديني ايرانيان و تجارب و سوابقي چون دوران دفاع مقدس و همچنين برخورداري از منابع مالي، دانش و مهارت بومي، سرزمين وسيع و اقليم متنوع آب و هوايي و فراهم بودن زيرساخت هاي لازم، عبور از تحريم و پاسداشت عزت ملي، امري مقدور و ممکن است که تنها کافي است ضرورت ايستادگي و مقاومت و چگونگي آن براي مردم غيرتمند و شريف ايران اسلامي به صورت منطقي و صادقانه تبيين و تشريح شود.
مجتبي صالحي فر/ کارشناس ارشد علوم سياسي
از اين رو تغيير ساختار و يا حداقل تغيير رفتار و مهار قدرت جمهوري اسلامي ايران راهبردهاي دولت هاي غربي به رهبري امريکا است که براي تحقق آن از هيچ اقدامي فروگذار نبوده و تاکنون طيفي از تهديدات و تهاجمات گوناگون را عليه مردم و نظام جمهوري اسلامي ايران تجربه کرده و در عين حال نتيجه اي نگرفته اند.
از سوي ديگر روند تحولات جهاني و به ويژه منطقه اي و داخلي نظام جمهوري اسلامي به نفع قدرت ملي کشورمان و برخلاف منافع ليبرال دمکراسي غربي بوده و لذا در شرايطي که بحران اقتصادي- اجتماعي غرب از يک سو و بيداري اسلامي در منطقه راهبردي خاورميانه از سوي ديگر بر نگراني غرب دامن زده است، امريکا و حاميان غربي آن آخرين تير ترکش تخاصم، يعني تحريم هوشمند را که ترکيبي از تحريم واقعي و جنگ رواني است عليه جمهوري اسلامي رها کرده اند.
اين نوع تحريم که به زعم آنان مي تواند فلج کننده باشد با اعمال تحريم هاي نفتي، بانک مرکزي، شرکتهاي کشتيراني و نفتکش ها و برخي اشخاص و... در حتي خارج از قطعنامه هاي ظالمانه شوراي امنيت دنبال مي شود که بتواند با ايجاد فشار لازم ابتدا بين حاکميت و مردم شکاف انداخته و سپس با ايجاد نارضايتي هاي اجتماعي با بهره گيري از جنگ رواني و مديريت اذهان نظام جمهوري اسلامي را به ناکارآمدي و بي مسئوليتي متهم و با خالي کردن پشت نظام از حمايت و همراهي مردم زمينه تحميل خواسته هاي ظالمانه خود را بر کشورمان فراهم آورد.
حال آنکه در شرايط فعلي نشان دادن هر گونه ضعف و کوتاه آمدن، لغزيدن به درون پازل تعريف شده دشمن به حساب آمده و او را به تشديد و گسترش تحريم ها به عنوان حربه اي موثر و به تعبير آنان فلج کننده تشويق خواهد کرد.
حال آنکه اينک زمان تبديل تهديد دشمن به فرصت و قطع وابستگي از اقتصاد نفتي و وارداتي به نفع استقلال فرا رسيده و اين اشتباه دشمن در بحبوحه بحران اقتصادي غرب بايد تبديل به پاشنه آشيل نظام ليبرال-دمکراسي شود. همانگونه که تحريم تسليحاتي کشورمان و عدم فروش تجهيزات و کالاهايي به بهانه کاربرد دوگانه و احتمالاً نظامي زمينه ساز بومي ساختن تجهيزات و تسليحات شده و کشوري که زماني فشنگ کلاش را بايد با واسطه تهيه مي کرد توانسته در عرصه تسليحات راهبردي مثل ساخت موشک تبديل به قدرت اول منطقه اي و ايجاد بازدارندگي قطعي شود و يا توفيقات ارزشمند دانشمندان جوان کشورمان در عرصه فناوري هسته اي در شرايط سخت تحريم و کارشکني جمهوري اسلامي را در زمره کشورهاي عضو باشگاه هسته اي دنيا قرار داده است.
تکرار چنين الگويي امکان پذير بلکه يک ضرورت قطعي به حساب مي آيد و در گرو رويکردها و اقداماتي منضم به اراده اي جهادي است اقداماتي چون:
- تبيين اهداف دشمن و واقعيت هاي مربوط به خط تحريم و فشار و جلب مشارکت همگاني براي دفاع از عزت ملي و ايستادگي در برابر زياده خواهي و زورگويي غرب.
- به کارگيري راهبرد جايگزيني واردات و تقويت توليد ملي و فرهنگ سازي به نفع مصرف توليدات داخلي.
- اولويت بخشي به توسعه بخش کشاورزي به نفع نيازهاي اساسي و خريد اقلام ضروري.
- مقابله با هرگونه سودجويي و فرصت طلبي برخي عناصر فرصت طلب و اعمال نظارت هاي موثر بر بازار و جلب مشارکت سنديکاها و اصناف به نفع سياستهاي اقتصادي مقابله با تحريم.
- فرهنگ سازي به نفع رعايت الگوي مصرف و صرفه جويي به نفع پس انداز و حفظ سرمايه ها و ذخاير.
با توجه به خصال ملي و روحيه انقلابي و غيرت ديني ايرانيان و تجارب و سوابقي چون دوران دفاع مقدس و همچنين برخورداري از منابع مالي، دانش و مهارت بومي، سرزمين وسيع و اقليم متنوع آب و هوايي و فراهم بودن زيرساخت هاي لازم، عبور از تحريم و پاسداشت عزت ملي، امري مقدور و ممکن است که تنها کافي است ضرورت ايستادگي و مقاومت و چگونگي آن براي مردم غيرتمند و شريف ايران اسلامي به صورت منطقي و صادقانه تبيين و تشريح شود.
مجتبي صالحي فر/ کارشناس ارشد علوم سياسي