۰
plusresetminus
تاریخ انتشارسه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۱۸
کد مطلب : ۱۹۱۱۷
گزارش ویژه؛

سایه سنگین بحران‌های غیر هسته‌ای بر مذاکرات هسته‌ای

در مسیر حصول توافق هسته‌ای، شماری از عوامل باعث می‌شوند این توافق با تأخیر مواجه گردد. به خصوص برخی از کشورهای خاورمیانه - از جمله عربستان سعودی - که آمریکا به طور سنتی با آنها روابط نزدیکی داشته است احتمالاً در مقابل سازوکارهای جدید مقاومت خواهند کرد.
سایه سنگین بحران‌های غیر هسته‌ای بر مذاکرات هسته‌ای



به گزارش جهانبین نیوز با پایان یافتن مذاکرات هسته‌ای در وین و تمدید توافق ژنو به مدت ۷ ماه دیگر، ماراتن دیپلماتیک ایران و شش کشور ادامه خواهد یافت؛ بحث بر سر تعداد سانتریفیوژهای ایران و یا لغو تحریم‌ها در حالی از مسقط به وین و از وین احتمالا بار دیگر به پایتخت عمان برده می‌شود که سنگینی بحران‌ها و تحولات غیرهسته‌ای منطقه بر روی مذاکرات هسته‌ای به خوبی احساس می‌شود و هر از گاهی مذاکره‌کنندگان را به اظهارنظر وامی‌دارد. از بحث‌های موشکی و نظامی ایران تا همکاری برای نابودی داعش و تحولات افغانستان، همگی موضوعاتی هستند که گاه از زبان مقامات طرفین در مذاکرات شنیده می‌شود و در اغلب موارد طرح موضوعات اینچنینی در مذاکرات رد می‌شود. اما کارشناسان و تحلیل‌گران متفق‌القول هستند که این مذاکرات برای آمریکا به منزله دریچه همکاری‌های فراهسته‌ای و منطقه‌ای با ایران است.



در ادامه گزارش موسسه صلح آمریکا از پیامدهای توافق یا عدم توافق در مذاکرات هسته‌ای آمده است که به موضوعات غیرهسته‌ای موثر در مذاکرات اشاره دارد. (بخش‌های اول و دوم این گزارش پیش‌تر منتشر شد که می‌توانید از اینجا و اینجا مطالعه کنید)

پیامدهای توافق یا شکست مذاکرات هسته‌ای

ایران و همسایگانش

روابط میان ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه از زمان انقلاب سال ۱۹۷۹ در ایران تاکنون در حال دگرگونی بوده است. بیداری جوامع شیعه موجود در منطقه، پایان حکومت طالبان در افغانستان، افزایش حضور نیروهای نظامی آمریکا در منطقه، نگرانی‌های فزاینده منطقه‌ای بر سر ایران به عنوان یک قدرت هسته‌ای بالقوه، وقوع مجدد خشونت‌های فرقه‌ای به ویژه در سوریه و عراق، و ظهور داعش به عنوان یک نیروی رعب‌آور بر این روابط تأثیر گذاشته‌اند. در پی حصول توافق هسته‌ای شماری از عوامل باعث می‌شوند اثرگذاری این توافق بر منطقه با تأخیر مواجه گردد. به خصوص برخی از کشورهای خاورمیانه که آمریکا به طور سنتی با آنها روابط نزدیکی داشته است احتمالاً در مقابل سازوکارهای جدید مقاومت خواهند کرد. به علاوه، مسائل دیگری همچون حقوق بشر و رابطه با گروه‌هایی که با تروریسم همسو هستند نیز همچنان پابرجا هستند. مسائلی که مطمئناً از گروه‌های سیاسی مخالف در داخل ایران و آمریکا نشأت می‌گیرند.

با این همه، موفقیت در زمینه حل و فصل مساله هسته‌ای به فرآیند شکل گیری روابط متفاوت میان ایران و بقیه دنیا، به ویژه کشورهای منطقه، شتاب می‌بخشد. فاصله گرفتن ایران از وضعیت فعلی خویش به عنوان یک کشور مطرود در صحنه بین‌المللی آمریکا را قادر می‌سازد تا بر سر موضوعات مهم با ایران معامله کند. سیاست‌های کشورهای منطقه در قبال ایران بر مبنای روابط این کشورها با واشینگتن و اختلافات آنها با ایران شکل می‌گیرند. از دیدگاه برخی از این کشورها رابطه با آمریکا مهم‌ترین رابطه‌ای است که این کشورها از آن برخوردارند و این رابطه را نمی‌توان در مواجهه با مسائل و ملاحظات دیگر نادیده گرفت. برخی از این کشورها معتقدند که بهبود روابط میان آمریکا و ایران به نزدیک‌تر شدن آنها به تهران نیز ممکن است کمک کند. برخی دیگر همچون اسرائیل از هر نوع همکاری میان آمریکا و ایران هراس دارند و مخالف چنین همکاری‌هایی هستند. با این حال، ایران در صورت بازگشت به جامعه جهانی شاید با گذشت زمان از انگیزه‌های قوی‌تری برخوردار گردیده و در راستای حفظ منافع خویش به جای توسل به ابزارهای مخفی یا غیرقانونی از ابزارهای مشروع بهره بگیرد.

ایران برقراری مجدد روابط با همسایگانش را امری سخت و دشوار خواهد یافت، اما با وجود این در نهایت می‌تواند به عنوان یکی از قطب‌های موجود در خاورمیانه چندقطبی به ایفای نقش بپردازد. هر یک از این قطب‌های چندگانه در عین حال که مشکلاتی را متوجه آمریکا می‌کنند فرصت‌های بالقوه همکاری را نیز فراهم می‌آورند."
روابط ایران با افغانستان تأثیر مستقیم و مهمی برای روابط میان آمریکا و ایران و جایگاه ایران در منطقه می‌گذارد. آمریکا و ایران در اواخر دوران حکومت طالبان با یکدیگر همکاری کردند. هر دو کشور از ائتلاف موسوم به ائتلاف شمال حمایت به عمل آوردند و به تثبیت دولت انتقالی افغانستان که به دنبال برگزاری کنفرانس بن[۱] در سال ۲۰۰۱ شکل گرفت کمک کردند. ایران به آمریکا کمک کرد تا مفادی در رابطه با دموکراسی، انتخابات، و مقابله با تروریسم در قانونی اساسی افغانستان بگنجاند و همچنین ائتلاف شمال را متقاعد کرد تا از از دولت جدید کرزای حمایت کند. ایران همچنین ۵۰۰ میلیون دلار کمک آموزشی در اختیار افغانستان قرار داد و به آموزش ارتش جدید این کشور کمک کرد.[۲] از آنجا که انتظار می‌رود هم ایران و هم آمریکا روابط خوبی با دولت اتحاد ملی افغانستان داشته باشند در نتیجه تجدید همکاری‌ها میان آمریکا و ایران یکی از گزینه‌های عملی به شمار می‌رود.

۱ دیدگاه ایران نسبت به افغانستان

از سال ۲۰۰۲ به بعد، راهبرد ایران در قبال افغانستان بر پایه مخالفت با طالبان، کمک به شیعیان افغانستان، و حفظ تماس با گروه‌های سنی که سابقاً با ائتلاف شمال همکاری می‌کردند استوار بوده است. ایران همچنین به دنبال این است که از دولت کرزای حمایت کند، به استقلال افغانستان احترام بگذارد، روابط صمیمانه‌ای با همسایه خود داشته باشد، و روابط اقتصادی دوجانبه را تشویق کند. ایران قصد دارد با تقویت نفوذ سیاسی و فرهنگی خویش بر همسایه شرقی‌اش امنیت داخلی خویش را تضمین کند و گستره نفوذ ژئوپلتیک خود را نیز حفظ کند. این کشور نگران آن است که وخامت اوضاع امنیتی افغانستان باعث افزایش تهدیدات از طرف شورشیان افراط‌گرای سنی شود. این شورشیان می‌توانند قاچاق مواد مخدر به داخل مرزهای ایران را تشدید کنند و با گروه داعش و دیگر تندورهای طالبان پاکستان بیعت کنند. ایران همچنین مایل است روابط تجاری خود با افغانستان را بهبود بخشد و پیشاپیش محرک‌های مالیاتی خوبی جهت استفاده از امکانات بندر چابهار واقع در استان سیستان و بلوچستان ارائه کرده است.

۱.۲ بدترین وضعیت برای ایران

ایران نگران آن است که نظام سیاسی افغانستان تحت سلطه طالبان قرار گیرد و پیش بینی می‌کند چنین چیزی باعث به حاشیه رانده شدن جوامع پشتون و به ویژه شیعیان و همچنین ظهور مجدد افراط گرایی سنی‌ها شود. تهران همچنان جاه‌طلبی‌های طالبان را زیر نظر دارد و از نگران آن است که با خروج نیروهای بین‌المللی (ایساف)[۳] طالبان خواستار نفوذ سیاسی بیشتری شود. در بدترین سناریو، وضعیت در افغانستان به دوران قبل از سال ۲۰۰۲ باز می‌گردد ـ کشور میان گروه‌هایی که سابقاً با ائتلاف شمال همسو/همکار بودند در یک سو و طالبان در سوی دیگر تقسیم می‌گردد. البته این در صورتی است که دولت افعانستان و نیروهای ایساف از هم فرو پاشند.

۱.۳ ایران و فرآیند صلح

از سال ۲۰۱۰ به بعد ایران فرآیند آشتی در افغانستان را مورد تائید قرار داده است.[۴] ایران همچنان اصرار خواهد کرد که در گفتگوهای صلح شرکت داده شود، از شورای عالی صلح چنان حمایت خواهد کرد، و با استناد به این موضوع که رهبران سابق ائتلاف شمال در جنگ با طالبان جنگیده و آنها را شکست داده‌اند در راستای شرکت دادن این رهبران در گفتگوهای صلح فشار خواهد آورد. ایران از سال ۲۰۰۹ تاکنون تلاش کرده است تا میزبان یک کنفرانش منطقه‌ای درباره افغانستان شود، اما در این زمینه ناموفق بوده است. اگر گفتگوهای جاری به موفقیت نیانجامند این کشور شاید بار دیگر تلاش کند چنین نشستی را برگزار کند و حتی شاید خود اقدام به برگزاری گفتگوهای صلح کند. اگر گفتگوها بر سر آشتی ملی به شکست بیانجامند یا طالبان یا دیگر گروه‌های افراط گرای سنی به قدرت برسند ایران احتمالاً از احیای ائتلاف شمال به عنوان یک موجودیت نظامی حمایت خواهد کرد.

۱.۴ نگرانی‌های عمده ایران

مهم‌ترین نگرانی ایران وجود پایگاه‌های نظامی و سربازان خارجی، به ویژه نیروهای آمریکایی و انگلیسی، در خاک افغانستان در نزدیکی مرزهایش است. ایران از سال ۲۰۰۷ به بعد خواستار خروج کامل این نیروها از خاک افغانستان شده است.[۵] این کشور همواره از جامعه بین‌المللی و دولت افغانستان به خاطر ناکامی در زمینه مقابله با تجارت رو به رشد مواد مخدر انتقاد کرده است، زیرا تجارت مواد مخدر باعث افزایش نرخ اعتیاد در ایران شده و به ادعای تهران منابع مالی شورشیان فعال در افغانستان را تأمین می‌کند.[۶] ایران همچنین معتقد است دولت افغانستان می‌تواند در راستای تشویق مهاجران افغان به بازگشت به کشور و تأمین امنیت مرزها کارهای بیشتری انجام دهد. تنش فزاینده میان افغانستان و تهران بر سر منابع کمیاب آب (به ویژه رودخانه هیرمند که در استان سیستان و بلوچستان واقع در جنوب شرق ایران جریان دارد) یکی دیگر از عوامل نگرانی ایران محسوب می‌شود.[۷] وقوع خشکسالی باعث بدتر شدن اوضاع شده است.

۱.۵ نفوذ داعش

شورشیان سنی، پشتون و بلوچ از پناه‌گاه‌های امنی در داخل خاک پاکستان برخوردارند و از این پناه‌گاه‌ها در راستای متزلزل ساختن دموکراسی نوپای افغانستان، هدف قرار دادن گهگاه مقامات امنیتی ایران (به ویژه در استان سیستان و بلوچستان)، و حمله به اقلیت شیعه در پاکستان بهره می‌گیرند. در عین حال، شواهد چندانی مبنی بر فعالیت داعش در افغانستان و حمایت از این گروه در داخل این کشور در دست نیست. طالبان در رابطه با انتصاب ابوبکر البغدادی به عنوان خلیفه جدید رسماً اظهار نظری نکرده است و نسبت به حمایت از آرمان وی جهت رهبری مسلمانان در سطح دنیا دچار شک و تردید است.[۸] اعلام بیعت گروه تحریک خلافت، از گروه‌های طالبان پاکستان، با داعش و ادعاها مبنی بر به اهتزاز در آمدن پرچم داعش در مناطق مرزی افغانستان[۹] هشداری برای ایران محسوب می‌شود و همچنین می‌تواند دلیلی منطقی برای همکاری ایران با پاکستان و حتی آمریکا باشد.

۱.۶ مواد مخدر

ایران در مسیر اصلی ترانزیت مواد مخدر از افغانستان قرار دارد («مسیر بالکان») و نگران افزایش پیش بینی شده تولید مواد مخدر در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ است.[۱۰] ایران دارای بیش از ۱۳۲۵۰۰۰ معتاد به مواد مخدر است[۱۱] و مصرف مواد مخدر در مبان جوانان این کشور در حال افزایش است. این کشور در راستای کاهش تقاضا برای مواد مخدر و افزایش برنامه‌های مربوط به درمان معتادان مجموعه‌ای از طرح‌های بلندپروازانه را در داخل به اجرا گذاشته است[۱۲] و از سال ۲۰۰۷ نیز در قالب پروژه موسوم به «ابتکار مثلث» و دیگر قراردادهای دوجانبه همکاری‌های نزدیکی با پاکستان و افغانستان در این رابطه داشته است.


مسیرهای ترانزیت مواد مخدر از افغانستان
۱.۷ موضع متناقض ایران در قبال خروج نیروهای غربی


با وجود درخواست‌های مکرر ایران مبنی بر خروج نیروهای خارجی از افغانستان، تندروهای حکومت ایران اما حضور نیروهای ایساف را فرصتی برای ایجاد دردسر و مزاحمت برای آمریکا می‌دانند. خروج این نیروها در آینده که احتمالاً با کاهش تدریجی فرآیند تأمین مالی دولت‌های غربی همراه می‌شود مشکلات دیگری را برای ایران به وجود خواهد آورد. ایران نگران هجوم مجدد پناه‌جویان غیرقانونی افغان به داخل کشور و ظهور گروه‌های افراط‌گرای سنی در امتداد مرزهای شرقی و غربی خویش است.

۱.۸ ابتکارات روحانی

تمایل شدید دولت ایران به ارتقای روابط با افغانستان هنگامی بازتاب یافت که روحانی در نخستین روز ریاست جمهوری‌اش در سال ۲۰۱۳ یک قرارداد همکاری راهبردی با کابل به امضا رسانید.[۱۳] بعداً نیز یک پیمان بلند مدت میان دو کشور منعقد گردید که از جمله یک توافق امنیتی دوجانبه را شامل می‌شد. ایران در طول سه دهه گذشته سرمایه گذاری‌های مالی و سیاسی قابل توجهی را در افقانستان انجام داده است و اکنون شاید از پروژه‌های مبتنی بر قدرت نرم در راستای ارتقای نفوذ و منافع اقتصادی خویش به ویژه در امتداد مرزهای غربی بهره بگیرد. با این حال، وضعیت اقتصادی ناگوار ایران شاید باعث شود تأمین مالی پروژه‌های بزرگ بازسازی افغانستان در اوائل دوران انتقالی کار سخت و دشواری باشد.

۲ دیدگاه افغانستان نسبت به ایران

دو کشور ایران و افغانستان دارای ۵۸۲ مایل مرز مشترک هستند و از پیوندهای تاریخی، فرهنگی، زیانی، اقتصادی، قومی و مذهبی نیز برخوردارند. ایران مهم‌ترین مبدأ واردات ـ سوخت، مواد غذایی، دارو، و مواد شیمیایی ـ برای افغانستان و همچنین یک مقصد زیارتی مهم برای پنج میلیون از جمعیت شیعه این کشور به شمار می‌رود.[۱۴]

۲.۱ منشأ حمایت

افغانستان قدردان حمایت ایران از مجاهدین در دوران جنگ با شوروی و همچنین حمایت ایران از ائتلاف شمال در جریان نبرد با طالبان است. از ۳۰ سال پیش که جنگ ادامه‌دار افغانستان آغاز شد موج پناه‌جویان افغان از مرز عبور کرده و وارد ایران شده‌اند. حدود یک میلیون نفر از این پناه‌جویان همچنان در ایران هستند.[۱۵] حدوداً همین تعداد مهاجر غیرقانونی افغانی نیز در ایران به کار مشغول‌اند و دستمزد خود را برای خانواده‌هایشان در افغانستان می‌فرستند. بازگشت شمار زیادی از مهاجران افغان ساکن ایران بدون شک بر دموکراسی شکننده افغانستان فشار خواهد آورد. بسیاری از مناطق افغانستان هنوز ناامن هستند و پناه دادن ایران به مهاجران افغان و تحمل کردن حضور مهاجران غیرقانونی باعث گردیده است تا فشارها بر روی وزارت‌خانه‌های افغانستان کاهش یابند و این وزارت‌خانه‌ها در راستای ارائه خدمات ضروری فشار کمتری متحمل شوند.

۲.۲ منشأ نفرت

نفوذ اقتصادی قوی ایران به ویژه در استان‌های غربی افغانستان منجر به سلطه اقتصادی ایرانی‌ها بر شرکای اقتصادی افغان خود شده است. این امر باعث شکل گیری نفرت و بیزاری در میان افغان‌ها نیز شده است. دولت افغانستان از این موضوع آگاه است که پناهجویان و مهاجرانی که از ایران بازگشته‌اند به مواد مخدر معتاد شده‌اند و خواهان این است که دولت ایران شرایط کاری افغان‌ها را قانونمند سازد و درباره سوءمصرف مواد مخدر در سکونت‌گاه‌های افاغنه تحقیقاتی انجام دهد.[۱۶]

تنش‌های فرقه‌ای تا حدودی در افغانستان مشاهده می‌شوند، اما این تنش‌ها را نمی‌توان به آسانی به سرتاسر کشور تعمیم داد. سنی‌های افغانستان معتقدند که ایران در دوران ریاست جمهوری کرزای شیعیان افغانستان را تشویق به اجرای علنی‌تر آیین‌های فرهنگی و مذهبی خویش حتی در مناطق سنی‌نشین کرده است. این امر از نظر آنها تحریک آمیز است.

۲.۳ افغانستان همسایه ضعیف‌تر است

افغانستان از یک موضع قوی برخوردار نیست و نمی‌تواند با ایران ضدیت کرده یا آشکارا با این کشور مخالفت کند. افغانستان گهگاه از دشواری‌های اخذ ویزای ایران برای افغان‌ها و تعداد بالای افغانی‌هایی که به خاطر جرائم مرتبط با مواد مخدر در ایران به اعدام محکوم شده‌اند ابراز نگرانی می‌کند. برخی از این اعدامی‌ها از وکیل نیز برخوردار نبوده‌اند. به طور کلی، افغانستان از برقراری روابط بهتر با ایران و از جمله انعقاد توافقنامه‌های رسمی میان دو دولت استقبال می‌کند. در عین حال، رئیس جمهور کرزای هر از گاهی از خصومت میان آمریکا و ایران بهره‌برداری کرده و تلاش کرده است تا امتیازاتی از این دو دولت بگیرد.

صرف‌نظر از اینکه چه کسی در جریان تقسیم قدرت میان دکتر اشرف غنی و دکتر عبدالله عبدالله رئیس جمهور بعدی افغانستان شود باید گفت که انتظار می‌رود ائتلاف اتحاد ملی جدید روابط حسنه‌ای با ایران و آمریکا داشته باشد. دکتر عبدالله روابط بسیار خوبی با مقامات ایران دارد که این روابط به دوران مجاهدین، دوران حمایت ایران از ائتلاف شمال، و دورانی که عبدالله وزیر امور خارجه دولت کرزای بود برمی‌گردد. دولت ایران همچنین به دکتر غنی و شایستگی‌هایی که وی در پست‌های مختلف دولتی از خود نشان داده است احترام می‌گذارد. ایران تصریح کرده است که علاقمند به هرگونه فرآیند سیاسی است که از دید اکثریت افغان‌ها فرآیندی منصفانه قلمداد گردد. این کشور خواهان آن است که افغانستان به دست طالبان نیافتد و در نهایت قادر باشد بر روی پاهای خود بایستد.

۳ پیامدهای مربوطه برای سیاست آمریکا

با خاتمه یافتن مأموریت نظامی ناتو در افغانستان نقش ایران در زمینه ایجاد ثبات در این کشور در بلند مدت پررنگ‌تر خواهد شد. آمریکا و ایران هر دو علاقمند به ممانعت از وقوع مجدد جنگ داخلی و تقویت چشم‌انداز امنیتی در افغانستان هستند تا بدین ترتیب فرآیند کشورداری و توسعه اقتصادی در این کشور تقویت گردد. اکنون در مقایسه با سال ۲۰۰۱ تعامل با ایران بر سر افغانستان احتمالاً برای آمریکا از اهمیت بیشتری برخوردار است.

در اواخر دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد علائمی مبنی بر علاقه ایران به چنین تعاملی مشاهده گردید. بنابراین، آمریکا باید پس از انعقاد توافق هسته‌ای با ایران بر سر موضوع افغانستان با دولت روحانی به گفتگو بنشیند.

با اینکه ایران از آمریکا حمایت کرد تا طالبان را از قدرت کنار بزند، اما وزارت خزانه‌داری آمریکا در تاریخ ۶ فوریه ۲۰۱۴ جهار نفر از مقامات سپاه پاسداران و نیروی قدس ایران را به خاطر فعالیت‌هایی که ادعا می‌شد بر علیه دولت افغانستان انجام داده‌اند[۱۷] در فهرست تروریسم خود گنجانید و این اقدام بحث برانگیز ممکن است مانعی بر سر تجدید همکاری‌ها میان دو کشور باشد. همین مقامات سپاه در سال ۲۰۰۱ نقش مهمی در تسهیل ارتباط آمریکا با ائتلاف شمال ایفا کرده بودند. تجدیدنظر در این زمینه می‌تواند زمینه را برای همکاری مجدد آمریکا و ایران بر سر موضوع افغانستان آماده کند.

۳.۱ مساله پاکستان

سیاست آمریکا در قبال افغانستان را همچنین باید از جنبه تعامل ایران با پاکستان مورد بررسی قرار داد. ایران و پاکستان رسماً از روابط حسنه‌ای برخوردارند و این موضوع در جریان دیدار نواز شریف نخست وزیر پاکستان از تهران در ماه می ۲۰۱۴ نمود یافت. نواز شریف در جریان دیدار با مقامات ایران ۹ تفاهم‌نامه همکاری در زمینه کنترل مرزها، مقابله با تروریسم، مبارزه با مواد مخدر، و پول‌شویی به امضا رسانید.[۱۸] با این وجود، پناه دادن پاکستان به گروه‌های تروریستی سنی (به ویژه گروه جندالله که متشکل از بلوچ‌های ایران است و در طول سال‌های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ نیروهای امنیتی ایران را در جنوب شرق کشور مورد حمله قرار داده و کشته است، و همچنین گروه‌های افراط‌گرای پاکستانی همچون گروه تحریک خلافت که طرفدار داعش است) و رقابت اقتصادی دو کشور (از جمله رقابت بر سر عرضه خدمات بندرگاهی به افغانستان)[۱۹] تنش‌هایی را ایجاد کرده‌اند. ایران همچنین نگران رابطه پاکستان با عربستان و بالا گرفتن احتمالی تنش‌های فرقه‌ای در منطقه است، به ویژه اگر این کشور یک توافق هسته‌ای با گروه ۱+۵ منعقد کرده و به یک بازیگر قوی‌تر در منطقه تبدیل شود.

پاکستان در راستای از بین بردن شکاف میان تقاضای بالا و عرضه ناکافی انرژی در کشور و رفع کمبود برق یک راهبرد تدوین کرده است و از جمله در قالب این راهبرد در راستای واردات گاز طبیعی از ایران (که اکنون در معرض تحریم‌های آمریکاست) از طریق خط لوله ایران ـ پاکستان با تهران به توافق رسیده است.[۲۰] انعقاد توافق هسته‌ای می‌تواند راه را برای اجرای این پروژه هموار سازد و در نتیجه روابط اقتصادی میان این دو کشور را تقویت کند. این امر حتی می‌تواند با گذشت زمان به بهبود روابط میان پاکستان و هند بیانجامد.

۳.۲ تأثیر خروج نیروهای آمریکایی



رئیس جمهور «اوباما» اعلام کرده است که همه نیروهای رزمی آمریکا تا پایان سال ۲۰۱۶ خاک افغانستان را ترک خواهند کرد. حدود ۹۸۰۰ نفر از این نیروها تا دسامبر ۲۰۱۴ در افغانستان باقی می‌مانند و نیمی از آنها تا پایان سال ۲۰۱۵ خاک افغانستان را ترک نخواهند کرد.[۲۱] فرقی نمی‌کند چه تعداد از نیروهای امریکا در افغانستان باقی بمانند، این امر در هر صورت باعث نگرانی ایران می‌شود. با این حال، هر دو دولت ایران و آمریکا خواهان یک افغانستان باثبات و امن بوده و در این زمینه از مقاصد مشترکی برخوردارند. آمریکا باید این واقعیت را بپذیرد که صلح در افغانستان تنها از طریق یک مکانیزم امنیتی که همه همسایگان افغانستان از جمله ایران را در بر می‌گیرد محقق خواهد شد. آمریکا همچنین باید برنامه‌های نظامی خود پس از سال ۲۰۱۴ را صریحاً تشریح کند و به تهران اطمینان خاطر دهد که حضور نیروهای خارجی در افغانستان تا سال ۲۰۱۶ و بعد از آن تهدیدی متوجه امنیت ملی ایران نمی‌کند.

منبع: مشرق

[۱] For more on the ۲۰۱۱ Bonn Conference, see "The International Afghanistan Conference Bonn ۲۰۱۱,” The Permanent Mission to Afghanistan to the United Nations, December ۵, ۲۰۱۱, http://www.afghanistan-un.org/۲۰۱۱/۱۲/the-international-afghanistan-conference-bonn-۲۰۱۱/.

[۲] For more on Iran’s cooperation with the United States in Afghanistan, see James Dobbins, "Engaging Iran,” The Iran Primer, U.S. Institute of Peace, ۲۰۰۹, http://iranprimer.usip.org/resource/engaging-iran.

[۳] The International Security Assistance Force is the NATO-run security force and began as a result of the Bonn Conference in ۲۰۰۱. For more on ISAF, see www.isaf.nato.int/history.html.

[۴] See Bruce Koepke, "Iran’s Policy on Afghanistan: The Evolution of Strategic Pragmatism,” Stockholm International Peace Research Institute (SIPRI), September ۲۰۱۳, http://books.sipri.org/files/misc/SIPRI۱۳wcaBK.pdf.

[۵] See Moshen Milani, "Iran and Afghanistan,” The Iran Primer, U.S. Institute of Peace, http://iranprimer.usip.org/resource/iran-and-afghanistan.

[۶] For statics on drug trafficking from Afghanistan via Iran, see Kayhan Barzegar, "Iran’s Foreign Policy in Post-Taliban Afghanistan,” Washington Quarterly, June ۱, ۲۰۱۴, http://twq.elliott.gwu.edu/iran%E۲%۸۰%۹۹s-foreign-policy-post-taliban-afghanistan.

[۷] For more, see Paula Hanasz, "The Politics of Water Security between Afghanistan and Iran,” Future Directions International, March ۱, ۲۰۱۲, http://reliefweb.int/sites/reliefweb.int/files/resources/The%۲۰Politics%۲۰of%۲۰Water%۲۰Security%۲۰between%۲۰ Afghanistan%۲۰and%۲۰Iran%۲۰-%۲۰March%۲۰۱%۲۰۲۰۱۲.pdf.

[۸] "ISIS Chief Lived in Kabul During Taliban Rule,” Afghanistan Times, August ۱۸, ۲۰۱۴, http://www.afghanistantimes.af/news_details.php?id=۸۰۸۲.

[۹] Sharif Amiri, "Pakistani Taliban Declares Allegiance to ISIS,” Tolo News, July ۱۰, ۲۰۱۴, http://www.tolonews.com/en/ afghanistan/۱۵۵۴۸-pakistani-taliban-declares-allegiance-to-isis?tmpl=component&print=۱&layout=default.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸

ساعت:

۱۴:۴۹:۵۵

16 Feb 2020