استاد حوزه و دانشگاه گفت: اگر بخواهيم به دنبال خاستگاه عبارت آتش به اختيار بگرديم مي‌توان به آيه‌ي 46 سوره مبارکه سبا اشاره کرد که فرمود :« شمارا تنها به يک‌چيز اندرز مي‌دهم، که: دو نفر، دو نفر، يا به تنهائى براى خدا قيام کنيد» يعني قرآن کريم به ما اين اجازه و دستور را داده است که درراه خدا با هر آنچه در اختيارداريم قيام کنيم و اين همان آتش به اختيار است.
۰
تاریخ انتشارپنجشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۳
کد مطلب : ۳۴۹۶۳
استاد حوزه و دانشگاه گفت:
درراه خدا با هر آنچه در اختيارداريم بايد قيام کنيم و اين همان آتش به اختيار است
به گزارش جهانبین نیوز، تورج همتي فارساني در گفتگو با خبرنگار پايگاه خبري تحليلي پيرغار افزود: آتش به اختيار عبارتي است که رهبري معظم انقلاب چند روز پيش در ديدار با دانشجويان از آن استفاده کرده‌اند و جنس نظامي اين کلام موجب شد تا در بين عده‌اي موجي را ايجاد کند .علت استفاده از اين عبارت که در راستاي عباراتي مانند شبيخون فرهنگي، تهاجم فرهنگي، ناتوي فرهنگي،افسران جنگ نرم و ... است.
شايد توجه دادن به موضوع رويارويي خانمان‌برانداز دشمن با نظام اسلامي و ارزش‌هايي که اين نظام ايشان را نمايندگي مي‌کند دانست.
وي تصريح کرد: در جنگ کشتن و کشته شدن و درنهايت غالب شدن موضوعيت دارد تا درنهايت طرف غالب بتواند اراده‌ي خود را طرف مغلوب تحميل نمايد.
شايد وقتي فرمان آتش به اختيار داده مي‌شود چند مسئله به ذهن متبادر شود
اول: اينکه دشمن به‌قدري نزديک شده است که ديگر فرصتي براي برنامه‌ريزي براي همه‌چيز از بالا و ابلاغ آن به سطوح عملياتي وجود ندارد. و نيز فشار هجوم به‌قدري بالاست که ديگر نمي‌شود هر چيز را هماهنگ کرد و هماهنگي موجب از دست دادن زمان طلايي براي عمليات مي‌شود
دوم :اينکه فرمانده به يگان يا يگان‌هاي عمل‌کننده اعتماد دارد و تشخيص ايشان را مي‌پسندد يعني لازم نمي‌داند هر کار کوچک و بزرگي را به آن‌ها ديکته کند. البته اين به معناي گوش نکردن به اولويت‌ها نيست مثلاً رهبري در جمع مردم قم ، بهاييت ،کليساي خانگي ،عرفان‌هاي کاذب ، بي‌بندوباري و اباحتگري را خطري دانستند که در حال سست کردن ايمان مردم و به‌خصوص ايمان نسل جوان است که البته ما از جمعيت‌هاي ارزشي فعاليت فرهنگي مؤثري در مبارزه با چند عنوان بالا رانديدم خيلي از جلسات ظاهراً بصيرت افزايي برگزار شد و اکنون نيز مي‌شود
وي اظهار داشت: ليکن خطري را که رهبري به آن‌ها پرداخته است خطر تلقي نمي‌شود مي‌گويند مشکل بهاييت نيست اين يعني تمرد ديگر اينجا ديگر آتش به اختيار معنا نمي‌دهد .سوم :اين فرمان مي‌تواند به نحوي پرورش دادن نيرو نيز به‌حساب آيد تا نيرو در نبود فرمانده با اعتمادبه‌نفس بيشتري تصميم‌گيري و اقدام نمايد .
رهبر معظم انقلاب جوانان را افسران جنگ نرم دانسته بودند نه به‌صراحت بلکه ضمني
همتي استاد حوزه و دانشگاه گفت:آتش به اختيار قبلاً نيز درجايي که رهبري جوانان را افسران جنگ نرم دانسته بودند نه به‌صراحت بلکه ضمني مطرح‌شده بود. زيرا ايشان جوانان را افسر يعني کسي که مي‌تواند در سطحي البته در حوزه‌ي افسري خودفرمان بدهد و تصميم بگيرد دانسته بودند که البته هر کس در اندازه‌ي ظرفيت خود براي خويش درجه و کار تعريف خواهد کرد. از افسر جز تا افسر ارشد، و يا رده‌ي فرماندهي که رهبري اساتيد دانشگاه را فرمانده اين عرصه دانستند.
وي بيان داشت: ناگفته پيداست که بسياري از جوانان در عين جواني در کسوت استادي دانشگاه و در رتبه‌ي فرماندهي نيز قرار دارند . به‌هرروي شايد عبارت «افسران جنگ نرم» به آن ميزان که لازم بود نتوانست معناي «آتش به اختيار» را القا کند، لذا معظم له از عبارت آتش به اختيار استفاده کردند. که فعلاً موج خوبي را ايجاد نموده است .
همتي تصريح کرد: اما اگر بخواهيم به دنبال خاستگاه عبارت آتش به اختيار بگرديم مي‌توان به آيه‌ي 46 سوره مبارکه سبا اشاره کرد که فرمود :« بگو من فقط به شما يك اندرز مي‌دهم كه دو نفر، دو نفر، و به‌تنهايي براى خدا به پا خيزيد» يعني قرآن کريم به ما اين اجازه و دستور را داده است که درراه خدا با هر آنچه در اختيارداريم قيام کنيم و اين همان آتش به اختيار است.
وي گفت: خداوند از پيامبر مي‌خواهد که مردم را به قيام درراه خود تحريک و تشويق نمايد. اما قيام درراه خدا چيست ؟ آتش به اختيار به چه معناست ؟ آيا اين عبارت مردم را تحريک به نديده گرفتن قانون مي‌نمايد ؟ آيا رهبري از ما خواسته است که هر سخني را بدون دليل و حجت شرعي منتشر کنيم ؟ آيا ما بايد بابيان بسياري از مطالب باعث بدبيني مردم به اصل نظام شده و منجر به اين شويم که مردم به جمع مرکب برسند و در آن نظام را مجموعه‌اي فاسد بدانند ؟حتماً اين‌گونه نيست ! آتش به اختيار يعني به قول شهيد مظلوم بهشتي در جمهوري اسلامي کارهاي زيادي وجود دارد که نيازمند حکم و ابلاغ و دستور نيست .يعني کار زمين‌مانده بايد انجام پذيرد بايد گفتمان جمهوري اسلامي تبيين شود بازتوليد شود ونِ تحريف.
بايد براي دشمنان براي هر نقشه‌ي شيطاني آن‌ها تدبيري انديشيده شود
وي گفت: بايد آنچه ارزش اصيل نظام است تکرار شود .بايد دشمن داخلي و خارجي رصد شود و براي گزافه‌گويي‌هاي آن ،براي تحريف شخصيت‌هاي آن، براي گفتمان سازي آن ، و در کل براي هر نقشه‌ي شيطاني آن تدبيري انديشيده شود .
وي اظهار داشت: بايد نقاط ضعف را پيدا کرد و بجاي کوفتن نقاط ضعف بر سر دستگاه‌هاي تعطيل و ايجاد فرسايش در نيروي خودي با اقداماتي مردم پايه، با اتکا به جيب خود ، با اتکا به نيروي جواني خود، و هرچه آورده‌ي ما محسوب مي‌شود کار را پيش برد.
وي در پايان اظهار داشت: مگر نه اين است که در زيارت جامعه کبير عرضه مي‌داريم « پدر مادرم جانم و خانواده‌ام و داريم و همه‌چيز به فداي شما باد خدا شاهد و شما نيز شاهد هستيد . پس چرا نبايد يکديگر را تحمل‌کنيم و درراه حفظ ارزش‌هاي نظام همچون ايستادگي در مقابل نظام سلطه از بذل مال و جان دريغ نماييم به ياد داشته باشيم خداوند مي‌فرمايد : در حقيقت خدادوست دارد كسانى را كه درراه او صف در صف چنانكه گويى بنايى ريخته شده از سرباند جهاد مي‌کنند.
انتهاي پيام/590پ
شايد توجه دادن به موضوع رويارويي خانمان‌برانداز دشمن با نظام اسلامي و ارزش‌هايي که اين نظام ايشان را نمايندگي مي‌کند دانست.
وي تصريح کرد: در جنگ کشتن و کشته شدن و درنهايت غالب شدن موضوعيت دارد تا درنهايت طرف غالب بتواند اراده‌ي خود را طرف مغلوب تحميل نمايد.
شايد وقتي فرمان آتش به اختيار داده مي‌شود چند مسئله به ذهن متبادر شود
اول: اينکه دشمن به‌قدري نزديک شده است که ديگر فرصتي براي برنامه‌ريزي براي همه‌چيز از بالا و ابلاغ آن به سطوح عملياتي وجود ندارد. و نيز فشار هجوم به‌قدري بالاست که ديگر نمي‌شود هر چيز را هماهنگ کرد و هماهنگي موجب از دست دادن زمان طلايي براي عمليات مي‌شود
دوم :اينکه فرمانده به يگان يا يگان‌هاي عمل‌کننده اعتماد دارد و تشخيص ايشان را مي‌پسندد يعني لازم نمي‌داند هر کار کوچک و بزرگي را به آن‌ها ديکته کند. البته اين به معناي گوش نکردن به اولويت‌ها نيست مثلاً رهبري در جمع مردم قم ، بهاييت ،کليساي خانگي ،عرفان‌هاي کاذب ، بي‌بندوباري و اباحتگري را خطري دانستند که در حال سست کردن ايمان مردم و به‌خصوص ايمان نسل جوان است که البته ما از جمعيت‌هاي ارزشي فعاليت فرهنگي مؤثري در مبارزه با چند عنوان بالا رانديدم خيلي از جلسات ظاهراً بصيرت افزايي برگزار شد و اکنون نيز مي‌شود
وي اظهار داشت: ليکن خطري را که رهبري به آن‌ها پرداخته است خطر تلقي نمي‌شود مي‌گويند مشکل بهاييت نيست اين يعني تمرد ديگر اينجا ديگر آتش به اختيار معنا نمي‌دهد .سوم :اين فرمان مي‌تواند به نحوي پرورش دادن نيرو نيز به‌حساب آيد تا نيرو در نبود فرمانده با اعتمادبه‌نفس بيشتري تصميم‌گيري و اقدام نمايد .
رهبر معظم انقلاب جوانان را افسران جنگ نرم دانسته بودند نه به‌صراحت بلکه ضمني
همتي استاد حوزه و دانشگاه گفت:آتش به اختيار قبلاً نيز درجايي که رهبري جوانان را افسران جنگ نرم دانسته بودند نه به‌صراحت بلکه ضمني مطرح‌شده بود. زيرا ايشان جوانان را افسر يعني کسي که مي‌تواند در سطحي البته در حوزه‌ي افسري خودفرمان بدهد و تصميم بگيرد دانسته بودند که البته هر کس در اندازه‌ي ظرفيت خود براي خويش درجه و کار تعريف خواهد کرد. از افسر جز تا افسر ارشد، و يا رده‌ي فرماندهي که رهبري اساتيد دانشگاه را فرمانده اين عرصه دانستند.
وي بيان داشت: ناگفته پيداست که بسياري از جوانان در عين جواني در کسوت استادي دانشگاه و در رتبه‌ي فرماندهي نيز قرار دارند . به‌هرروي شايد عبارت «افسران جنگ نرم» به آن ميزان که لازم بود نتوانست معناي «آتش به اختيار» را القا کند، لذا معظم له از عبارت آتش به اختيار استفاده کردند. که فعلاً موج خوبي را ايجاد نموده است .
همتي تصريح کرد: اما اگر بخواهيم به دنبال خاستگاه عبارت آتش به اختيار بگرديم مي‌توان به آيه‌ي 46 سوره مبارکه سبا اشاره کرد که فرمود :« بگو من فقط به شما يك اندرز مي‌دهم كه دو نفر، دو نفر، و به‌تنهايي براى خدا به پا خيزيد» يعني قرآن کريم به ما اين اجازه و دستور را داده است که درراه خدا با هر آنچه در اختيارداريم قيام کنيم و اين همان آتش به اختيار است.
وي گفت: خداوند از پيامبر مي‌خواهد که مردم را به قيام درراه خود تحريک و تشويق نمايد. اما قيام درراه خدا چيست ؟ آتش به اختيار به چه معناست ؟ آيا اين عبارت مردم را تحريک به نديده گرفتن قانون مي‌نمايد ؟ آيا رهبري از ما خواسته است که هر سخني را بدون دليل و حجت شرعي منتشر کنيم ؟ آيا ما بايد بابيان بسياري از مطالب باعث بدبيني مردم به اصل نظام شده و منجر به اين شويم که مردم به جمع مرکب برسند و در آن نظام را مجموعه‌اي فاسد بدانند ؟حتماً اين‌گونه نيست ! آتش به اختيار يعني به قول شهيد مظلوم بهشتي در جمهوري اسلامي کارهاي زيادي وجود دارد که نيازمند حکم و ابلاغ و دستور نيست .يعني کار زمين‌مانده بايد انجام پذيرد بايد گفتمان جمهوري اسلامي تبيين شود بازتوليد شود ونِ تحريف.
بايد براي دشمنان براي هر نقشه‌ي شيطاني آن‌ها تدبيري انديشيده شود
وي گفت: بايد آنچه ارزش اصيل نظام است تکرار شود .بايد دشمن داخلي و خارجي رصد شود و براي گزافه‌گويي‌هاي آن ،براي تحريف شخصيت‌هاي آن، براي گفتمان سازي آن ، و در کل براي هر نقشه‌ي شيطاني آن تدبيري انديشيده شود .
وي اظهار داشت: بايد نقاط ضعف را پيدا کرد و بجاي کوفتن نقاط ضعف بر سر دستگاه‌هاي تعطيل و ايجاد فرسايش در نيروي خودي با اقداماتي مردم پايه، با اتکا به جيب خود ، با اتکا به نيروي جواني خود، و هرچه آورده‌ي ما محسوب مي‌شود کار را پيش برد.
وي در پايان اظهار داشت: مگر نه اين است که در زيارت جامعه کبير عرضه مي‌داريم « پدر مادرم جانم و خانواده‌ام و داريم و همه‌چيز به فداي شما باد خدا شاهد و شما نيز شاهد هستيد . پس چرا نبايد يکديگر را تحمل‌کنيم و درراه حفظ ارزش‌هاي نظام همچون ايستادگي در مقابل نظام سلطه از بذل مال و جان دريغ نماييم به ياد داشته باشيم خداوند مي‌فرمايد : در حقيقت خدادوست دارد كسانى را كه درراه او صف در صف چنانكه گويى بنايى ريخته شده از سرباند جهاد مي‌کنند.
انتهاي پيام/590پ