۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۷
کد مطلب : ۳۵۸۰۹
گفتگو با آزاده دفاع مقدس؛

40 روز گرسنگي به جرم پاره کردن عکس صدام

سيف الله ملايي يکي از هزاران اسوه صبر و ايثار گفت: امروز بايد تلاش کنيم گنجينه ارزشمند دوران دفاع مقدس را به نسل جوان و نسل‌هاي بعد انتقال دهيم تا جوانان با بهره‌گيري از آن به درجات رفيع برسند.
40 روز گرسنگي به جرم پاره کردن عکس صدام
به گزارش جهانبین نیوز؛ جانباز و آزاده دوران دفاع مقدس که دوره خدمت مقدس سربازي را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ايران سپري کرده ضمن بيان خاطرات و تجربيات خود از اين دوران مقدس به گفتگو با خبرنگار سلام لردگان نشستند.
 
سلام لردگان: در ابتدا خودتان را معرفي کنيد؟

مولایی: سيف الله مولايي متولد سال 1346، ساکن شهرستان لردگان، متأهل و داراي چهار فرزند هستم.
 
سلام لردگان: درچه سالي و چگونه به جبهه اعزام شديد؟

مولایی: از سربازان سپاه بودم، در تيپ ۴۴ قمر بني هاشم (ع) پس از پايان آموزش‌هاي نظامي در پادگان امام حسن (ع) شهرکرد در 18 تيرماه 1364 به جبهه‌هاي حق عليه باطل اعزام شدم و بعد از گذشت دو ماه سربازي در منطقه انرژي اتمي اهواز جزء غواصان خط‌شکن گردان يونس اعزام شدم.

سلام لردگان: در چه روزي و چگونه به اسارت عراقي‌ها درآمديد؟ 

مولایی: پس از يک سال حضور در جبهه در تاريخ ۱۳۶۵/۱۰/۴ در عمليات کربلاي چهار در هنگام غواصي توسط نيروهاي رژيم بعثي عراق و در شب عمليات کربلاي چهار، از ناحيه کمر و زانو مجروج شدم و به اسارت دشمن درآمدم، در بصره روزهاي سختي گذراندم.
 
سلام لردگان: چه خاطراتي از دوران اسارت و برخورد بعثي‌ها در زمان اسارت دارید؟

مولایی: يک روز عکس صدام را در آسايشگاه، بالاي سرمان چسباندند، بلافاصله، عکس صدام را پاره کرديم که بعد توسط نيروهاي صدام من و چهار نفر از اسرا را به سلول‌هاي زيرزميني به مدت ۴۰ روز زنداني و شکنجه کردند، و زير شکنجه‌هاي طاقت فرسا يکي از دوستان ما را با اتوي داغ بعثي ها به شهادت رسيد.
پس از قريب به چهار سال اسارت در روز ۲۶ آذر ماه سال ۶۹ قدم به خاک ميهن اسلامي گذاشت و خاطرات زيادي از دوران اسارت دارد.
در زمان اسارت نيروهاي دشمن به‌ صورت وحشيانه و خشونت‌هايی ازجمله پرتاب سنگ، دمپايي، گوجه و ساير اشياء ديگر اسرا را شکنجه و آزار و اذيت مي‌دادند .
بعد از خشونت‌هايي که بر ما داشتند ما را به اردوگاه ۱۱ بردند و بعد از چند ماه آزار و اذيت در اردوگاه يک روز عکس صدام را بالاي سرمان چسباندند و در آن زمان ما در اردوگاه و در بند چهار در اتاق سه بوديم عکس صدام را پاره کرديم که بعد توسط نيروهاي صدام من و چهار نفر از اسرا را به سلول‌هاي زير زميني به مدت ۴۰ روز زنداني و شکنجه مي‌دادند .
تمام بدن يکي از بچه هاي اردوگاه را با اتو را سوزاندند و يکي ديگر از بچه ها که نامش محمد بربري از بچه‌هاي مشهد بود را به شهادت رساندند. من و آقاي حسن فاطمي که اهل اصفهان بود بعد از ۴۰ روز در سلول‌هاي انفرادي و با سخت‌ترين شکنجه‌ها و  درد گرسنگي و تشنگي و بدون لباس به اردوگاه ۱۶ فرستادند و بعد از گذشت چهار سال به کمک حق تعالي و پيروي از دستورات رهبري و خير انديشي امام (ره) به وطن برگشتيم .

سلام لردگان: از حس و حال زمان آزادي و بازگشت به ايران براي‌مان توضيح دهيد؟

مولایی: من در تاريخ ۲۶ آذرماه سال ۶۹ آزاد شدم. هواي وطن، بوي خاکش وسوسه عجيبي دارد. شوق ديدار حال آدم را دگرگون مي‌کند فقط آنان که اسير و در بند بودند مي‌دانند من چه مي‌گوييم.
در لحظه ورود همه آزادگان سجده شکر بر خاک ميهن عزيزمان به جا آوردند. حس و حال عجيبي بود. بازگشت به وطن پس از سال‌ها اسارت.
 
سلام لردگان: اگر صبحتي داريد بفرمائید؟

مولایی: خدا را شکر مي‌کنم که نقش اندکي در دفاع از مرز و بوم  کشور عزيزم ايران داشته‌ام. افتخار مي‌کنم که يک ايراني و سرباز امام خميني (ره) بوده‌ام، امروز بايد تلاش کنيم گنجينه ارزشمند دوران دفاع مقدس را به نسل جوان و نسل‌هاي بعد انتقال دهيم تا جوانان با بهره‌گيري از آن به درجات رفيع برسند.

انتهاي پيام1026ج /630ل
مرجع : سایت خبری سلام لردگان
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

پنجشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۱۲:۰۲:۴۴

2 Jan 2020