۰
plusresetminus
تاریخ انتشارپنجشنبه ۹ مهر ۱۳۹۴ - ۰۹:۰۳
کد مطلب : ۲۴۷۴۷
سفري هيجان‌انگيز به غار يخي چلگرد

غار يخي کوهرنگ جاذبه‌اي که نمونه‌هاي مشابه و محيرالعقول‌تر از آن در روسيه و ايسلند هم وجود دارد

اگر در يک روز تابستاني از گرماي شديد به ستوه آمديد و روياي ديدن برف و سريدن و لغزيدن بر يخ به مخيله‌تان راه يافت نزديک به يکي دو ساعت بعد مي‌توانيد در کمال ناباوري با گام گذاشتن در غار يخي به آرزوي خود دست يابيد.
غار يخي کوهرنگ جاذبه‌اي که نمونه‌هاي مشابه و محيرالعقول‌تر از آن در روسيه و ايسلند هم وجود دارد
به گزارش جهانبین جهانبین نیوز به نقل از کوهرنگ خبر، دکتر نفيسه واعظ (شهرستاني)، استاديار گروه روابط بين‌الملل دانشگاه آزاد شهرضا در ياداشتي نوشت:

اگر در يک روز تابستاني از گرماي شديد به ستوه آمديد و روياي ديدن برف و سريدن و لغزيدن بر يخ به مخيله تان راه يافت نزديک به يکي دو ساعت بعد مي‌توانيد در کمال ناباوري با گام گذاشتن در غار يخي به آرزوي خود دست يابيد، البته مشروط به آنکه آنقدر خوش‌شناس باشيد که يا در استان چهارمحال و بختياري يا در يکي از چند استان مجاور آن زندگي کنيد و آنگاه پروردگار را براي لذتِ برخورداري از اين"شاهکار خداوندي" هزاران بار سپاس گوييد.
 
براي رسيدن به اين غار يخي که از نادرترين غارهاي ايران ولي نمونه‌هاي مشابه و گاه محيرالعقول‌تر از آن در روسيه و ايسلند هم وجود دارد، راهي جز آن نداريد که از تنها راه منتهي به اين پديده اعجاب برانگيزِ طبيعي يعني از کوهرنگ به چلگرد برويد و سپس مسافت 25 کيلومتري آن از چلگرد تا غار يخي را از راه آسفالت رو، و با پشت سرگذراندن روستا و آبشار خروشان و زيباي شيخ عليخان با شور و شوق در پيش بگيريد (البته حدود ده کيلومتر آن هنوز آسفالت نيست).

با ديدن کوه‌هاي سر به فلک کشيده اخرايي رنگ و تابلو پارچه‌اي غار يخي مي‌توانيد خود را در چند قدمي تعبير روياي خود بيابيد.

در ابتدا ديدگان شما به مرغزاري با چند چادر عشايري و احتمالا زنان و دختران بلوند و بالا بلند بختياري با پوشش زيباي سنتي که درجوي آب البسه و جاجيم مي‌شويند، روشن مي‌شود و در آن مرغزار و در کنار چادر توريستي عشايري مي‌توانيد خودروي خود را پارک کرده و همچون ما اگر همراهان دلبندي داريد که به علت کهولت سن يا بيماري يا هر دليل ديگري نمي‌توانند شما را همراهي کنند براي ساعاتي با آن‌ها خداحافظي کنيد و کفش‌هاي ورزشي‌تان را به پا کرده و از تيرهاي چوبي که بر آب‌هاي روان مرغزار چما قرار داده‌اند عبور نمائيد و سپس از کوه مقابل به چابکي بالا رويد و آنقدر بالا برويد تا در آن سوي کوه، در جلو ديدگان بهت‌زده خود در قعر دره، تنگه‌اي را ببينيد که مملو از برف‌ هاي زمستاني يخ‌زده تلنبار شده از سال‌ها و سال‌ها پيش است که به سياهي مي‌زند.

وقتي به بالاي کوه رسيديد، راه سراشيبي نسبتا تند کوه را به سوي آن پهنه بزرگ يخي طي کنيد تا لحظه رويايي را به چشم ببينيد و در اوج گرما و شگفت زده پا برآن توده يخ زده بگذاريد و شور و شعفي وصف‌ناپذير را احساس کنيد.

اولين گام‌هايي که روي يخ برداريد جاذبه ويژه‌اي ندارد زيرا تجربه حرکت به روي برف‌هاي يخ‌زده را بسياري از مردم ايران به جز برخي از هموطنان جنوبي‌‌مان، در ماه‌هاي سرد زمستاني دارند، اين‌جاست که اگر در زمره افراد کم‌‌حوصله و بي‌تفاوت و هميشه نگراني که هيچ چيز، هيچکس و هيچ چشم‌اندازي آن‌ها را به وجد نمي‌آورد، باشيد کارتان راحت خواهد بود.

نهايتا با دلهره با دهنه غار يخي چند عکسي گرفته و احتمالا غرغرکنان راه بازگشت را در پيش خواهيد گرفت.
 
          غار يخي چما

اما، اگر در شمار کساني باشيد که جاذبه‌هاي طبيعت شما را به نشاط مي‌آورد، آن لحظه تازه آغاز گردش شورانگيز شما فرا رسيده است به خاطر اين که در روبروي خود دهنه غاري را مي‌بينيد که در بستر آن آبي بر صخره‌ها جاري است و سقف سفيد برفي غار با اشکال هندسي‌اش، آن‌قدر فريبايي دارد که مقاومت بسياري از گردشگران را براي نديدن و نرفتن در غار به سرعت درهم مي‌شکند و صد البته که پا گذاشتن در غار همانا و اغواهاي فريبنده اين تونل - غار يخي شگفت‌انگيز همان، که تا پس از ساعتي غارنوردي و فرود آمدن چک چک قطرات سرد برف‌هاي آب شده بر تنتان، به سختي از آن دل بکنيد و تو گوئي به ناگهان نوعي حس نهفته شيطنت‌آميز کودکانه‌اي در شما بيدار مي‌شود که به هر بهانه‌اي متوسل شويد و پا پس کشيد و از آن غار نادري که در ابتدا تا اندکي وهم‌آلود به نظر مي‌آمد، بيرون نياييد.

بعد از آن که به نداهاي کودک شيطنت‌آميز درون خود نهيب زديد و از غار بيرون آمديد بايد چون گروه 13 نفره خانوادگي ما از نعمت برادري زيرک برخوردار باشيد تا به شما اين خبر مهيج را بدهد که غاري که در آن بوديد تنها تکه جداشده‌اي از غار ديگري است و بايد يک صدمتري را طي کنيد تا به غار يخي دوم برسيد و اين‌چنين شد که همگي از زن و مرد، و دختر و پسر نوجوان خود را به آب‌هاي نزديک به صفر درجه زده و خطر عبور از سنگ‌هاي ليز و لغزان آن را با شوق و شادي به جان خريديم.

و ناگفته نماند، من که جزء چند پيشقراول ذوق‌زده گروه با کفش‌هاي آويخته بر گردن بودم، در اثناي عبور پاهايم بر يکي از سنگ‌ها لغزيد و به چشم برهم زدني خنده کنان در آب فرو غلتيده و سر تا پا خيس شدم.

براي ورود در اين غار دوم که گروه ما به هفت بي‌قرار طبيعت دوست تقليل يافت، گردشگران به «هدلايت» و چراغ قوه نياز دارند زيرا به جز دهنه ورودي و خروجي غار، تقريبا تاريکي در درون غار حکم فرماست.

به همين ملاحظه، سرقدم افتخاري گروه خانوادگي ما ناگزير مي‌شد يک بار از تاباندن نور براي پيدا کردن مسير امن و مناسب استفاده کند و يک بار نور را برگرداند تا بقيه اعضاي گروه راهي که او طي کرده را بيايند. بارها و بارها سُر مي‌خورديم و با وجود دولا دولا راه رفتن در برخي قسمت‌ها ناگهان طاق يخي به سرمان کوبيده مي‌شد ولي افتان و خيزان و با شور و شوق وصف ناشدني راه خود به سمت خروج از غار را در پيش مي‌گرفتيم.

در نيمه راه اين غاري که من ترجيح مي دهم آن را «تونل يخي» بنامم، جاذبه ديدن يک آبشار خيلي کوچک اما پرخروش آنقدر ما را هيجان زده نمود که اگر اندک خستگي جسماني هم بر همراهان ما عارض شده بود جاي خود را به شادي و سرور داد و مابقي مسير را بي هيچگونه واهمه اي از افتادن در آبهاي سرد و يا خطر فرود آمدن ناگهاني تکه اي از سقف يخي بر سرمان و احتمالا دفن شدن در زير خرواري از يخ، را با شور توصيف ناپذيري سپري نموديم.

سرانجام وقتي پس از گذر آن دقايق شورانگيز، نوري از انتهاي غار- تونل به درون تابيده شد ذوق و شوق ما براي طي کردن مابقي مسير و عدم بازگشت، دوصد چندان گرديد و عاقبت پس از ساعتي از آن غار روح‌افزا بيرون آمده و پا در فضاي بازي گذاشتيم که به سرچشمه آب‌هاي سرد جاري شده در بستر غار منتهي مي‌شد و توگوئي ما قله‌هاي آلبروس را فتح نموده بوديم و نشاطي از آن غارنوردي پر نشاط به ما دست داده بود که همه با هم بدون مهلت دادن به آن ديگري و با بي‌قراري محسوسي خاطره غارنوردي خود را براي ديگر اعضاي خانواده مارکوپولو صفت‌مان که همزمان با ما سقف همان غاريخي را درمي‌نورديدند و در خروجي غار به هم برخوردکرده بوديم، تعريف مي کرديم و نه تنها آن‌ها را شريک لذت ناب خود نموديم که تا روزهاي بعد شرح وصف ما از آن غار رويايي نقل هر محفلي بود که پا در آن مي‌گذاشتيم.

شايد در ناخودآگاه ذهني خود با بازگوئي و توصيف صحنه‌هاي ديدني تلاش مي‌ کرديم از زير سيطره جاذبه وهم‌آلود، اما بس دوست داشتني آن غارِ اعجاب برانگيز رهايي يابيم و بهانه‌اي براي شکرگزاري از خداوند براي نعمت برخورداري ايران عزيزمان و به ويژه استان با ظرفيت چهارمحال و بختياري از اين همه جاذبه کم‌نظير خداداد بيابيم.

استاني که بي‌اغراق پتانسيل بالقوه يکي از قطب‌هاي مهم گردشگري ايران را داراست.
 
       غار يخي چما

در پايان اين غارنوردي متفاوت به پاس اراده، سرزندگي و تلاش خود مي‌توانيد شيرين‌ترين و خوشمزه‌ترين و سردترين آبي که در زندگي خود خورده‌ايد را از سرچشمه‌اي که تقريبا در 50 متري خروجي غار واقع شده، نوش‌جان کنيد.

البته اگر مانند من دندان‌هاي حساس به سرماي شديد نداشته باشيد و يخ زدگي دندان‌هايتان شما را از لذت بيشتر خوردن باز ندارد.
ولي خوردن همان چند مشت آب سرد سرد، کافي بود تا گوارايي و خوشمزگي آن را همچنان با گذر روزها و روزها از آن روزِ در يادماندني در خاطرم حفظ نمايم، به طوري که تا مدتي از خوردن بطري‌هاي آب‌معدني ترديد معناداري به خود راه مي‌دادم.

پس از آن، گروه خانوادگي ما تصميم گرفت سريع‌تر مسير بازگشت را با عبور از پهنه يخي طي کرده و به پدر و مادر کهنسال‌مان که چند ساعتي لحظه‌هاي کُند انتظار را در خنکايي که براي آن‌ها بسيار سرد بوده و با شکيبايي آن را به عشق فرزندان تاب آورده بودند بپيونديم و بار ديگر باورمان تحکيم شد که پدر و مادر تيتر عاشقانه‌ترين ترنم‌هاي بشري‌اند و موجودات نازنيني از سنخ آسماني‌ها هستندکه فقط و فقط شبيه خودشانند.

و من افسوس مي‌خوردم که اي کاش بطري آبي با خود برده بوديم تا از آن آب گواراي شيرين براي آن دو نازنين مي‌آورديم و فقط ذره‌اي از شرمساري ساعت‌ها تنها گذاشتن آن دو فرشته زميني درمي‌آمديم.

در هر حال، ناهار آن روزي را که از شور و شادي بر پاهاي خود بند نمي‌شديم را چند کيلومتري بالاتر به سمت غرب و در دامنه کوهي بسياز زيبا و رنگارنگ صرف نموديم و مهم‌تر ازآن جوجه خوشمزه‌اي که در قلب طبيعت خورديم براي ما که از يک شهر صنعتيِ پرهياهو و مملو از مهاجر به کوه و دشت زده بوديم، سکوت بس دلپذير و ستودني آن دامنه کوه بود.

آن شب را در يکي از مراکز اقامتي چلگرد که به لطف يک مهرورز بختياري کاکلکي، تدارک ديده شده بود گذرانديم.

صبح فرداي آن روز وقتي از صبحانه دلپذير خود لذت مي‌برديم ديدن منظره حرکت يک زن عشايري بختياري که در زير تلي از گليم و پتو کاملا دولا شده و به سختي هر چه تمام‌تر سراشيبي خطرناکي را رو به سوي رودخانه براي شست شوي هفته پاياني ماقبل کوچ طي مي‌کرد دلسوزي عميق ما را برانگيخت و آن صبحانه را به کام ما تلخ کرد.

به جز آن صحنه رقت‌انگيز، در دو روزي که در منطقه عشايري چلگرد بوديم بار بار، زنان و دختران پريچهره با لباس‌هاي زيباي بختياري را مي‌ديديم که سخت در تکاپو از اين سو به آن سو در تامين معاش خانواده چشمه‌سارها، کوه‌ها و دامنه‌ها را درمي‌نورديدند و خود را براي کوچ پاييزي و حرکت به سوي مناطق گرمسيري در استان خوزستان احتمالا حوالي شوشتر مهيا مي‌نمودند.
 
           غار يخي چما

پس ازآن صبحانه‌اي که ذکر آن رفت به قصد آبشار شيخ عليخان محل را ترک نموديم ولي آن‌قدر زير سيطره جذابيت کم نظير غاريخي ديروز بوديم که زيبايي‌هاي آبشار کم فروغ مي‌نمود و ما تنها به گرفتن چند عکسي از آن بسنده نموده و سپس آبشار را به سوي پيدا کردن محلي بکر و آرام در متن طبيعت زيبا و چشم نواز چهارمحال و بختياري ترک کرديم و سرانجام در کنار رود کوهرنگ مکان مناسب و فرح‌بخشي را پيدا کرديم و کباب لذيذ و دلچسبي را خورديم و پس از اندکي استراحت راه بازگشت به اصفهان را در پيش گرفتيم تا از انرژي ذخيره شده طبيعت‌گردي‌مان براي سپري نمودن روزي و روزهاي ديگر در فضاي درس و دانشگاه بهرمند شويم.
 
موقيت جغرافيايي و نحوه شکل‌گيري غار يخي چما

غار يخي، در حوزه روستاي شيخ‌عليخان و در 25 کيلومتري چلگرد از توابع بخش مرکزي شهرستان کوهرنگ و در شمال غرب استان چهارمحال و بختياري واقع شده است.

محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در مرآه البلدان از چهارمحال و بختياري به خاطر حاصلخيزي و سرسبزي و رونق دامداري به نام «هندکوچک » (اعتمادالسلطنه، مرآه البلدان،جلداول،ص6) ياد کرده است.

استاني که سرشار از جاذبه اکوتوريسمي است

پاره‌اي از مهم‌ترين جاذبه‌هاي گردشگري اين استان را مي‌توان در موارد زير برشمرد: زردکوه بختياري، غار سراب باباحيدر، سرچشمه رودهاي زاينده‌رود و کارون، آبشار دره عشق، آتشگاه، تالاب چغاخور و گندمان، چشمه‌سارهاي سياسرد و ديمه و يخچال‌هاي طبيعي چلگرد که آوازه اين آخري براي برگزاري ورزش‌هاي زمستاني به تازگي به خصوص در گروه‌هاي طبيعت‌گرد بيشتر و بيشتر شده است.

و غار يخي در چلگرد در شهرستان کوهرنگ واقع شده است که تنها نام کوهرنگ در معناي کوه‌هاي رنگارنگ معرف زيبايي و تفاوت‌هاي ماهوي اين شهرستاني است که وقتي زيبايي‌هاي آن را مي‌بينيد ديگر چون سفرهاي خارجي، اشعار دکتر خسرو فرشيدورد درباره اندوه مهاجران ايراني مصداق نمي‌يابد اشعاري مبني‌بر اين‌ که
اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست/ اين خاک چه زيباست ولي خاک وطن نيست
اين کوه بلند است ولي نيست دماوند/ اين رود چه زيباست ولي رود تجن نيست
اين شهر عظيم است ولي شهر غريب است / اين خانه قشنگ است ولي خانه من نيست

و بر عکس احتمالا با خود خواهيد گفت : «اين خانه که از ماست چه زيبا است»

در منابع، درباره چگونگي شکل‌گيري اين غارشگفت‌انگيز آمده است که نشستن برف زمستاني در تنگه‌اي صخره‌اي، زاويه تابش نور خورشيد به تنگه و آب شدن برف‌ها در تابستان، باعث فرسايش قسمت پايين برف‌ها شده و به تدريج تشکيل يک غار يخي در طول گذشت صدها هزار سال رقم زده است.

از نظر برخي از گردشگران، غار يخي به يک تنگه برف‌گير و انباري پربرف شباهت دارد. به نظرمي‌رسد نحوه شکل گيري اين غار يخي به اين صورت بوده که در طي سال‌هاي سال به علت برودت شديد آب و هواي استان چهارمحال و بختياري در اين تنگه برف‌گير، برف بسيار باريده و در بستر رودخانه به يخ تبديل شده و در سال‌هاي بعد هم مرتبا بر حجم و قطر برف‌هاي يخ زده اضافه شده و يک پيکره عظيم يخي در تنگه و در قعر دره ايجاد شده که گاه قطر اين توده عظيم شگفت‌انگيز يخ در اين منطقه سردسيري به 50 متر رسيده است، به طوري که چنانچه در تصوير مي‌بينيد سنگ‌هاي بزرگي که از کوه در روي اين يخ‌ها غلتيده شده روي يخ‌ها مانده و فرو نرفته است البته در بعضي قسمت‌ها حفره‌اي ايجاد شده که بستر آبي کف رود آن از فراز آن پيداست.

با گرم شدن هوا و تغيير شرايط اقليمي در سال‌هاي اخير، اندک اندک برف‌ها آب شده و به خصوص چشمه آب سرد آن روان شده و همين امر سبب شده آب در زير توده يخي به حرکت درآيد و برف‌ها را قطره قطره در خود فرو برد و در نتيجه زير آن پيکره عظيم يخي يک تونل مانندي شکل گرفته که کف آن سردترين و شيرين‌ترين آب در جريان است و در سقف برفي آن زيباترين شکل‌هاي هندسي به وجود آمده است.

درباره طول و عرض اين پيکره يخي اتفاق نظري وجود ندارد و پرسش‌هاي من از مطّلعان محلي نيز بر پيچيدگي‌ها افزود. در برخي سايت‌ها، طول غار يخي را بين 2 تا 3 کيلومتر برآورده نموده بودند.

و در سايتي به نام «سازسفر» با مطالبي متفاوت مواجه شدم از جمله اين که ادعا شده بود اين غارِ ديدني و شگفت‌انگيز و پديده طبيعي در ده سال گذشته توسط عشاير کوچنده بختياري کشف شده و دهانه غار را یک متر و طول آن را 200 متر دانسته بود.

در مصاحبه‌هاي صورت گرفته يکي از مصاحبه‌کنندگان به درستي اظهار داشت که طول و عرض غار يخي در زمستان و تابستان تفاوت پيدا مي‌کند ولي اعدادي که ايشان ارائه نمود مبني بر اين که در تابستان طول غار يخي به 500 متر و عرض آن به حدود 5 متر تقليل مي‌يابد.

با مشاهدات عيني نگارنده که در شهريور 1394 به غار يخي رفته بودم همخواني نداشت و طول و عرض غار بسي بيشتر از اين ارقام بود.

شواهد نشانگر آن بود که دو غار که اکنون حدودا بيش از يک صدمتري بين آن‌ها فاصله افتاده بود پيش از آن به هم پيوسته بوده و در سال‌هاي اخير به علت افزايش دما و آب شدن يخ‌ها از هم جدا مانده‌اند، مصاحبه‌ام با مطّلعان محلي در بازگشت از سفر، مهر تاييدي بر اين حدس بود.
 
اهميت و جايگاه غار در عداد جاذبه‌هاي گردشگري ايران

در سايت‌ها و نشريه‌هاي مرتبط با گردشگري، غار يخي با اين عبارت توصيف و تکرار و بازتکرار شده است که «غار چما يکي از نادرترين و اعجاب‌انگيزترين غارهاي ناشناخته استان چهارمحال و بختياري به شمار مي‌رود» در جستجوي «غار يخي» درگوگل، افزون بر عبارت فوق چند سطر ديگري هم در همه سايت‌ها در توصيف غار تکرار شده و تلاشي براي افزودن هيچ گونه اطلاع جنبي و مکمل ديگري به آن ننموده بودند.

حتي استاد ايرج افشار از پژوهشگران شاخص ايران در کتاب 297 صفحه‌اي خود با نام ميراث فرهنگي و گردشگري استان چهارمحال و بختياري، وقتي به غار يخي مي‌ رسد فقط اين جمله را مي‌آورد که «غار يخي چما شيخ عليخان در 110 کيلومتري شهرکرد در دره حاجي قلي در شمال چلگرد است» (افشار، ص84) و سپس از چلگرد در شهرستان کوهرنگ به عنوان يکي از مناطق خوش آب و هوا ياد کرده است.

به رغم آن که اين غار در شمار غارهاي کم‌نظير و از جهاتي منحصر به فرد ايران به شمار مي‌رود و يکي از بزرگ‌ترين منابع آب شيرين در بستر آن جاري و در نهايت به سد کوهرنگ مي‌ريزد.

اما اين غار همچنان براي بسياري از گردشگران و کوهنوردان ناشناخته باقي‌ مانده است.

بنابراين، مهجوري و کمتر شناخته‌شدگي اين غار شگفت اغواگر به علاوه اظهار مهر و قدرشناسي خود نسبت به هموطنان چهارمحال و بختياري که در سال‌هاي اخير تقريبا بخشي از دانشجويان دانشگاهي که در آن تدريس مي‌نمايم، از اهالي اين استان مي‌باشند، مرا برآن داشت که در خور بضاعت اندک علمي و البته علاقه وافر خود به سرزمين دوست داشتني‌ام، آگاهي‌هايي بر آن افزوده و زمينه‌ساز معرفي و ارائه دانستني‌هاي اوليه مورد نياز به گردشگراني که اراده ديدار از اين غار ديدني در استاني سرسبز و با مناطقي بکر و مردماني باصفا، صميمي و مهرورز را دارند، فراهم نمايم.

شکل گرفتن طبيعي اين غار در دره‌اي عميق و محاصره شده درکوه‌هاي بس زيبا و سترگ و برف‌گير و تلنبار شدن برف‌هاي چندين و چند ساله يخ‌زده در آن و باقي ماندن برف يخ‌زده در همه ماه‌هاي سال با قنديل‌هاي يخيِ خوش‌تراش، تنها گوشه‌ اي از زيبايي خدادادي اين جاذبه طبيعي مي‌باشد.

وجود قله‌هاي سر به فلک کشيده برفي در تمام فصول سال براي چهارمحالي‌ها امر نادر و غريبي نبوده و چشمان نجيب و تلاشگر و شکيباي عشاير بختياري که در بام ايران روزگار را مي‌گذرانند به ديدن اين صحنه‌هاي برفي عادت دارد.

اما، آنچه امروز غار يخي را به جاذبه‌اي گردشگري در اين استان تبديل کرده افزون بر قنديل‌هاي بس زيبا و گاه منحصر به فرد آن، همانا واقع شدن اين پهنه عظيم يخي درکف دره‌اي است که در بستر آن رودي جاري شده است که در نهايت آب‌هاي بسيار سرد و شيرين آن به سد کوهرنگ مي‌ريزد و سرانجام دررگ‌هاي زاينده‌رود جاري مي‌شود.

در يکي از سايت‌ها از اين غار به عنوان سردترين نقطه خاورميانه يادشده بود و اين امر توجه مرا به خود جلب کرد ولي پرسش‌هاي من از حداقل و حداکثر دماي تقريبي اين غار به نتيجه روشني نينجاميد جز آن که مصاحبه‌گران اظهارداشتند:

در بلنداي بيش از 2000 متري استان از ميانه پاييز ريزش برف شروع شده وگاه تا پايان فروردين سردي هوا و بارش برف ادامه مي‌يابد به طوري که برخي از مناطق مثل غار يخي چما در تمام سال برف دارند در سال‌هاي اخير دماي هوا يک بار در سال 1373 تا 23 درجه زير صفر هم رسيده و در سال 1385يا 1383 هواشناسي استان، دماي هوا تا منهاي 36 درجه زير صفر را گزارش نموده است و احتمال مي‌رود در منطقه کوهستاني چما دماي هوا درآن سال به مراتب بيشتر بوده است.

به عنوان يک شاهد عيني غيرمتخصص در حوزه هواشناسي مي توانم بگويم، فقط براي درک ميزان سردي آبي که از سرچشمه در زير غار يخي جاري است کافي است در يک مسابقه سرگرم کننده و مُهيج ميزان دقايقي که مي‌توانيد پاي خود در آب در مقايسه با همراهان خود نگه داريد را تخمين بزنيد و البته اگر فرد جوزده و يک دنده‌اي شما را همراهي مي‌کند بيش از آن که پاهايش کبود و راهي بيمارستان شود او را ز آب بيرون بکشيد!

غار يخي در شمار مناطقي با جاذبه‌هاي بالقوه چندگانه گردشگري همچون گردشگري ورزشي، گردشگري سلامت -درماني و علمي و اکوتوريسم مي‌باشد.

سفر به اين غار و محيط پيراموني آن در چلگرد به خصوص براي کساني که هواي خنک و غيرآلوده به دود براي سلامت آن‌ها ضروري است و همچنين براي هم ميهنان عزيز خوزستاني که در سال‌هاي اخير، ريزگردها اين مردم شاد و سرزنده را ميخکوب خانه‌ها کرده است جذابيت ويژه‌اي خواهد داشت، از سوي ديگر، اين غار براي غارنوردان جاذبه‌هاي خود را داراست و حتي براي مردم شناساني که نمي‌خواهند به گونه انتزاعي به مطالعه کتابخانه‌اي و رسانه‌اي صرف درباره مردم بسنده نمايند، در بردارنده جاذبه پرکشش علمي است و مشاهدات عيني آن‌ها از گويش و پوشش و رفتار و سلوک و باورهاي عشاير مجاور اين غار، و عشاير شهرستان چلگرد بسيار ارزشمند و قابليت استناد علمي خواهد داشت.

درباره اين که تقريبا از چه سالي توجه گردشگران به اين غار شگفت‌انگيز جلب شده هم به نظر واحدي دسترسي پيدا نکردم.

به گفته يکي از آگاهان محلي اين غار ناشناخته از دولت هشتم رسانه‌اي شده و مصاحبه‌شونده ديگري به نام عبدالله‌زاده بر آن بود که از سال 1388 که مسابقه کشوري اسکي روي يخ در محل غار يخي برگزار شد زمينه معرفي غار در سطح کشور فراهم شد. در هر حال به نظر مي‌آيد از يک دهه قبل آرام آرام اين غار يخي عاشقان طبيعت، کوهنوردان و شيفتگان کشف مناطق بکر و ناشناخته را به سوي خود کشانده است و گسترش فضاي مجازي در سال‌هاي اخير بيش از پيش، اخبار شگفت‌انگيزي و جاذبه‌اي اين غار را همه‌گيرکرده است.

به باور علي محمودي ازکارشناسان هواشناسي، نزديک بودن غار يخي با امامزاده‌ اي موسوم به «آقاسيد» و نزديک بودن اين غار به جاده اصلي کوهرنگ، از متغيرهاي اثرگذار بر سفر به اين غار در چند سال اخير بوده است.
 
معناي نام چما و وضعيت اجتماعي غار يخي چما

درباره معناي چم در گويش بختياري بايد گفت، در اصطلاح چم به معناي مرغزار و جوشش آب در مرغزار يا مرغزار کنار جوي گفته مي‌شود و از اين رو، گردشگران اين نام را بر تابلوهايي که در امتداد رود کوهرنگ هست مشاهده مي‌نمايند.

چما جمع چم مي‌باشد و از آن جائي که چند مرغزار آبي در مجاورت غار يخي است به اين ناحيه چما گفته مي‌شود.

پيشوند و پسوند چم و چما مانند چم چم، چمدره، چم چنگ، چمالي و... در نامگذاري‌ها متداول است و به نظر مي‌آيدآن نام‌هاي زيبا وخوش آهنگ برازنده مناطق رويايي استان چهارمحال و بختياري است.

يکي از دلايل نام‌گذاري اين غار به غار يخي چما اشاره به مرغزاري بودن پايين کوه آن دارد.

و اما درباره حيات اجتماعي در اطراف غار يخي بايد گفت گرچه برخي طوايف به صورت گذري و براي يکي دو شب در اطراف غار يخي چادر مي‌زنند ولي در کل آرپناهي‌ها بر اين قسمت ادعاي مالکيت دارند.

و اين منطقه متعلق به طايفه آرپناهي از هفت‌لنگ‌هاي بختياري شمرده مي‌شود و مرغزارهاي آن محل ييلاق آن‌هاست.

تيره آرپناهي از طايفه بابادي عالي انور هستند و به گفته آقاي بهمن احمدي بابادي مسئول مدارس عشايري برون کوچ کوهرنگ، با توجه به افزايش نرخ جمعيت در نيم قرن اخير، در حال حاضر آرپناهي‌ها را طايفه و بابادي را ايل مي‌‌دانند.

در هر حال، آرپناهي‌ها آنقدر خوش‌اقبال بوده‌اند که هم در قشلاق و به ويژه در ييلاق در منطقه‌اي پرآب و آبشار چادر عشايري خود را برپا نمايند و چند ماهي را در يکي از خنک‌ترين نقاط ايران در مجاورت غار يخي روزگار را در چمنزارها و علف زارهاي زيبا و بابرکت اين منطقه سپري نمايند.

شايد يکي از رازهاي عاشقانه سرايي و شاعرمسلکي اين تيره بختياري به دوره کوچ تابستاني آن‌ها در اين ييلاق دل‌انگيز و روح‌افزا و در پايين و بالا شدن از آبشارهاي مانند"کسد" در 45 کيلومتري شهر لالي بازگردد.

به هرصورت آرپناهي‌ها در شمار عشاير بختياري هستند همان بختياري‌هايي که به گفته ايرج افشار «پاسداران سنن فرهنگي و آداب و رسوم ايران باستان هستند» (ميراث فرهنگي گردشگري استان چهارمحال بختياري، مرکزنشر و تحقيقات قلم آشنا، 1382،ص20.)

شايان يادآوري است ايل بختياري به دو شاخه ايل هفت لنگ و چهارلنگ (نفيسه واعظ، سياست عشايري دولت پهلوي اول، تهران، نشرتاريخ، 1385) تقسيم مي‌شود و هر ايل از چند طايفه و طايفه‌ها به چند تيره و تيره به چند تش و هر تش به چند کربو (اولاد) و هر کربو به چند خانوار تقسيم مي‌شود.

و چنانچه در سطور بالا به آن اشاره شد، آرپناهي‌ها از هفت لنگ‌ها به شمار مي‌‌روند به اين معنا که شاخه هفت لنگ به سه باب دورکي، باباديو ديناراني و يک طايفه به نام بهداروند «افشار،ص235) تقسيم شده است و آرپناهي عشاير مجاور غار يخي از تيره‌هاي زيرمجموعه بابادي‌ها هستند.

يکي از اهداف سفر دو روزه ما شرکت در همايش سرداران و سران بختياري در20 شهريور 1394 در اردل بود که متاسفانه بخت با ما يار نشد تا از نزديک شاهنامه‌‌خواني و موسيقي بختياري و اسب‌سواري بختياري‌ها را بشنويم و ببينيم و به طور مشخص مي‌خواستم آنچه در بيش از يک دهه اخير در لابلاي اسناد و کتاب‌ها و مقاله‌ها درباره زندگي عشايري و سردمداران آن‌ها از جمله درباره بي بي مريم بختياري و پسر نامدارش علي‌مردان‌ خان بختياري خوانده و نوشته بودم را از نزديک ببينم که اين بار هم ميسر نشد.
 
پيشنهادها

واقعيت آن است که تقريبا سياست‌گذاري ويژه‌اي براي ارايه خدمات رفاهي به گردشگران غار يخي در نظر گرفته نشده و در روز حضور ما تنها يکي دو چادر در آن‌جا استقرار يافته بود که به فروش محصولات عشايري مي‌پرداختند و متاسفانه اطراف آن بسيارکثيف و پرزباله شده بود.

يک سرويس بهداشتي حتي از نوع ابتدايي و صحرايي‌گونه آن در چند کيلومتري اطراف غار وجود نداشت.
شايد با توجه با جايگاه والاي مهمان در فرهنگ بختياري‌ها و روحيه غريب‌ نوازي عشاير بختياري ضرورت چنداني براي تشکيل کمپين موقتي گردشگري هم در مرغزار روبروي غار نديده‌اند.

همچنين هيچ‌گونه تدبير امنيتي مانند استقرار گروه امدادي از سوي هلال احمر در نظر گرفته نشده بود و در صورت وقوع حادثه براي دسترسي به اولين مرکز اورژانس در کوهرنگ و بيمارستان نسبتا مجهز فارسان و تا شهرکرد، مرکز استان 90 کيلومتر فاصله وجوددارد.

بنابه ملاحظه‌هاي فوق و مطالعاتي که در سال‌هاي اخير در حوزه گردشگري داشته‌ام به نظر مي‌آيد پيشنهادهاي زير قابل طرح و عملي باشد:
 
1. ايجاد يک کمپ گردشگري مجهز به کاتولوگ درباره غاريخي و ارائه اطلاعات درباره بالغ‌بر ده‌ها هتل و اماکن اقامتي و تفريحي نزديک به غار مانند آبشار شيخ عليخان و ديگر ديدني‌هاي شهرستان عشايري چلگرد.

2.نصب يک تابلو در محل که دربرگيرنده اطلاعات و ويژگي‌ها و اهميت غار يخي باشد و درج هشدار و اخطارهاي لازم به بازديدکنندگان مانند پوشيدن کفش مناسب براي احتراز از سُرخوردن.

3.در نظرگرفتن چند سرويس سيار بهداشتي در محوطه روبرويي غار يخي و يک چادر عشايري براي استراحت افراد کهنسال يا بيمار يا باردار که نمي‌توانند اعضاي خانواده خود را در رفتن به غار همراهي نمايند.

4. ايجاد يک دهکده توريستي در نزديکي غار در روستاي شيخ عليخان و ايجاد اشتغال براي اهالي روستا و فروش سوغاتي چون گليم، خرسک، کلاه نمدي، چوغا ، گيوه، قاليچه، و فرآورده هاي طبيعي چون عسل و گياهان داروئي.

و طراحي آتليه‌اي در طبيعت براي عکس گرفتن خانم‌ها و آقايان با لباس‌هاي خوشرنگ بختياري. از تجربه شخصي من يکي هم اين که سال‌ها قبل به لطف يکي از مهرورزان سخاوتمند بختياري يک دست لباس گران‌بها و زيباي بختياري هديه گرفتم و عکس‌هاي در خاطر ماندني با آن دارم که ديدن آن هر بار مرا به ياد صفا و صميميت اين مردم بلندنظر و زيبايي خيره‌کننده چشمه‌سارها و کوه‌هاي «بام ايران» مي‌اندازد.

5.غارنوردي همواره با يک حس عجيب ماجراجويي در هم تنيده مي شود، بنابراين استقرار نيروهاي امدادي به خصوص در روزهاي تعطيل و شلوغ در محل غار يخي و ارائه کمک به حادثه ديدگان ضروري خواهد بود.

در سال‌هاي اخير که ايران وارد دهه خشک‌سالي و کم‌بارشي شده از ضخامت برف‌هاي يخ‌‌زده غار يخي هم کاسته شده و حتي در قسمت‌هاي حفره بزرگي ايجاد شده که کف رود از فراز آن پيداست. قطر برخي از قسمت‌هاي غار يخي نازک و شکننده شده و احتياط در هنگام راه رفتن از روي آن شرط ضروري و عقلاني است.

6.سرمايه‌گذاري براي توسعه و جذب گردشگر داخلي و خارجي به خصوص از کشورهاي عربي که هيجان و جذابيت ورود به غار يخي در گرماگرم تابستان را فراموش نخواهند کرد يا حتي براي توريست‌هاي کشورهاي برف کمتر ديده‌اي چون مالزي که با هزينه‌هاي هنگفت به ساخت "خانه برفي"در محلي موسوم به «گيتينگ هايلند» در چند کيلومتري کوالالامپور و شبيه‌سازي يک محيط مصنوعي از برف در کشور خود اقدام کرده‌اند، بسيار جذاب خواهد بود.

يکي از متصديان کنوانسيون انجمن جهاني گردشگري که قرار است در سال 2017 در تهران برگزار شود اظهار اميدواري کرده که ايران بتواند تا20 ميليون گردشگر را تا سال 2025 به خود جذب کند و به نظر مي‌آيد استان چهارمحال بختياري ظرفيت آن را خواهد داشت که درصدي ازگردشگران را به خود جلب کند.
 
دکتر نفيسه واعظ (شهرستاني)، استاديار گروه روابط بين‌الملل دانشگاه آزاد شهرضا
 
 
انتهاي پيام1026ج /610ک
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

شنبه ۷ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۱۷:۳۹:۵۲

28 Dec 2019