۰
plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۳ - ۰۷:۵۰
کد مطلب : ۱۸۳۹۰

بررسي شباهت امام حسين(ع) و حضرت مهدي در تنهايي و غربت

وقتي نوع رابطه ي دو امام معصوم يعني حسين عليه السلام و مهدي ارواحنافداه را از منظر تاريخ و روايات با ايشان بررسي مي کنيم ، به يک ويژگي و جايگاه مشترک مي رسيم و آن اين که هر دو تنها و غريب بودند و در غيبت به سر مي بردند.
بررسي شباهت امام حسين(ع) و حضرت مهدي در تنهايي و غربت
به گزارش جهانبین نیوز، براي شناخت شخصيت و جايگاه امام معصوم ، مي توان از زواياي مختلفي نگاه کرد . گاهي سخن از ابعاد شخصيتي امام در رابطه با خداست ، اين جا پاي صفاتي چون رضايت بر حق، تسليم، عبادت و عبوديت حق است .گاهي هم سخن از ابعاد شخصيتي امام در رابطه با امت خويش مي باشد ، در اين جا صفاتي اخلاقي – تربيتي و صفاتي مربوط به سرپرستي و مديريت جامعه مطرح مي شود.

اما مي توان و بايد از زاويه ي ديگري نيز به جايگاه و شخصيت امام نگاه کرد ، اين زاويه اگر چه تبيين کننده ي شخصيت واقعي امام نمي تواند باشد ، ولي مي تواند جايگاه و شخصيت امام را در زغن و قلب امت توضيح بدهد . اين زاويه آن است که رابطه ي امت را با امام زير ذره بين بگذاريم.

در اين جا به يک ويژگي مشترک امام حسين عليه السلام و حضرت مهدي ارواحنافداه مي پردازيم که اين ويژگي در رابطه ي امت با امام پديد آمده است و آن ويژگي تنهايي و غربت اين دو امام است.

وقتي نوع رابطه ي دو امام معصوم يعني حسين عليه السلام و مهدي ارواحنافداه را از منظر تاريخ و روايات با ايشان بررسي مي کنيم ، به يک ويژگي و جايگاه مشترک مي رسيم و آن اين که هر دو تنها و غريب بودند و در غيبت به سر مي بردند ، غيبت و تنهايي امام به اين نيست که از نظر ها پنهان باشد تا اختصاص به امام مهدي ارواحنافداه داشته باشد .، بلکه غيبت و غربت امام به اين است که از انديشه ها ، دل ها و رفتارها غايب باشد . امام حسين عليه السلام نيز از امت خويش غايب بود ، اگر چه او را مي ديدند ، چرا که امت در انديشه ، دل و رفتار امامت و سرپرستي و هدايت حضرت را نپذيرفته بودند و به نقش تعليمي و هدايتي ايشان گردن ننهاده بودند.

پس مي توان گفت همه ي امامان ما در بين امت خويش و در همه ي زمان ها در غيبت به سر مي بردند اگر چه صفاتي چون (الطريد الشريد) و (الوتر و الموتور) تنها به عنوان صفت مشترک امام حسين عليه السلام و حضرت مهدي ارواحنا فداه آمده است.

«السلام عليک يا ثار الله و ابن ثاره و الوتر الموتور » ؛ سلام بر تو اي خون خدا و اي فرزند خون خدا و اي تنهاي تنها شده ي رها گرديده ، در اين فقره از زيارت عاشورا ، بر امام حسين عليه السلام به عنوان خون خدا سلام داده مي شود يعني حسين عليه السلام آن قدر شرافت دارد که خون او خون خدا دانسته شده است و خون خواهي او را خود خداوند به عهده گرفته است تا به دست امام مهدي ارواحنافداه انتقام خون حسين عليه السلام گرفته شود.

اما صفتي در اين فقره آمده که مورد بحث ماست و الوتر الموتور مي باشد. اين صفت يعني حسين تنهايي است که تنها شده و در جامعه ي خويش غريب گرديده است ، يعني امام حسين خود تنهايي و غربت را انتخاب نکرده ، بلکه ديگران به گونه اي رفتار کردند که او تنها و غريب شده است . او از جامعه ي خويش غايب است ، چرا که آن ها نخواستند و نتوانستند حضور او را بپذيرند . او با اين که از سوي خدا و با معرفي پيامبر صلي الله عليه و آله به عنوان امام و پيشوا معرفي شده، اما تنها مانده و بر اساس توطئه و دسيسه اي اجتماعي از سوي خواص و همراهي عوام ، تنها و غريب مانده است.

تنهايي و غربت حسين عليه السلام را مي توان از استشهاد عبدالله بن عمر به حديث پيامبر خوب متوجه شد. عبدالله بن مطيع ، هنگامي که در فتنه ي يزيد بن معاويه خواست از مدينه بگريزد؛ عبدالله بن عمر به سراغش آمد و گفت: کجا مي خواهي بروي؟ عبدالله بن مطيع گفت: مي خواهم از مدينه بگريزم تا سر به اطاعت يزيد نسايم.

عبدالله بن عمر او را ازاين کار نهي کرد و ادامه داد از پيامبر شنيدم که فرمود: «کسي که بميرد و بيعت امامي بر گردن او نباشد به مرگر جاهلي مرده است ».

عبدالله بن عمر، رفيقش را با استناد به اين جمله توبيخ مي کند که يزيد امام و پيشواي زمان توست و تو بايد بيعت و اطاعت او را به گردن بگيري تا در جاهليت نميري .

عبدالله بن عمر از خواص جامعه بود و تأثير گذار است، او و ديگران در تنها شدن حسين عليه السلام نقش به سزايي داشتند . او همان است که در مکه خدمت حضرت رسيد و به آن حضرت پيشنهاد صلح و سازش با يزيد را داد و گفت مي ترسم در صورت مخالفت با يزيد کشته شوي و گروهي از مسلمانان نيز کشته شوند و بعد از پيامبر نقل مي کند که فرمودند : « حسين کشته مي شود و آنان که او را ياري نمي کنند ، خداوند آن ها را تا قيامت خوار و پست خواهند نمود » .

او که اين سخن را در مورد مجازات تنها گذاشتن و عدم ياري حسين عليه السلام مي گويد ، روزي با پاي حجاج بيعت مي کند و به سخن رسول خدا استشهاد مي کند که آن که بميرد و امام خود را نشناسد ، به مرگ جاهليت مرده است . از اين گونه خواص در بين امت پيامبر فراوان بودند ، کساني که با سکوت خود ، با نقد و ايراد گيري نسبت به حرکت امام ، يا با دنيا طلبي و دنيا خواهي خويش و يا توطئه ، نه تنها خود باعث تنها ماندن و غربت فرزند پيامبر شدند ، بلکه عوام را نيز به بي راهه کشاندند و در حيرت و جهالت وا گذاردند .

البته بايد گفت کوتاهي خواص به هر شکل و بر هر دليل از يک سو و جهالت و ناداني عوام از سوي ديگر ، بعد از رحلت پيامبر شروع شد ، اميرالمؤمنين را به انزوا کشاند ، در زمان امام حسن عليه السلام ادامه پيدا کرد و در زمان سيد الشهدا به اوج خود رسيد .

در يک کلام تنهايي امام را مي توان حاصل چند چيز دانست :
توطئه ي بسياري از خواص و جريان نفاق : از حاکماني چون معاويه و يزيد گرفته تا قاضياني چون شريح قاضي که به جهت مقام دنيا يا مال يا هر دو ، باعث تنهايي امام شدند و منافقاني چون عبدالله بن عمر و ...

سکوت و بي تفاوتي برخي از خواص و آگاهان که يا از روي بي معرفتي حق را اشتباه کردند و يا اين که از روي دنيا طلبي سکوت اختيار نمودند و حق را پايمال کردند . همچون ابن عباس ها ، سليمان بن صرد خزاعي ها و ...

جهالت و حيرت توده ي مردم چه به جهت سطحي نگري ، بي معرفتي و دنيا گرايي و رسيدن به متاع ناچيز دنيا . کساني چون عبدالله بن مطيع عدوي ، طرماح بن عدي ، عبيدالله بن حر جعفي ، عبدالله المشرقي و ...

امام باقر عليه السلام در مورد کساني که به جنگ سيدالشدا آمده بودند ،مي فرمايد : « و کل يتقربون الي الله بدمه » ؛ آنها مي خواستند با ريختن خون حسين به خدا تقرب جويند .

استنشاق مردم در فضاي غبار گرفته و متعفن و حاکميت رفاه و شگم پرستي ، سگاني را تربيت مي کند که براي يک لقمه نان ، به جان ولي خدا حمله مي کنند .

در مورد حضرت صاحب ارواحنافداه نيز اين صفت و ويژگي غربت و تنهايي وجود دارد . ايشان نيز به سبب موضع گيري حاکمان و خواص امت خويش از يک سو و کوتاهي عوام از سوي ديگر هزار و اندي سال است که در غربت و غيبت به سر مي برند .

همان شرايطي که جد ايشان را غريب نمود ، باعث شده است که ايشان نيز الوتر و الموتور شود . الخشاب مي گويد : از محضر امام حسين عليه السلام سؤال کردم : آيا شما صاحب اين امر هستيد ؟ فرمودند : لا ، ولکن صاحب الامر الطريد الشريد ، الموتور بأبيه ؛ نه من نيستم بلکه صاحب اين امر کسي است که از ميان مردم طرد شده و کناره گيري مي کند و انتقام خون پدرش (امام حسين) گرفته نشده است . (بحارالانوار ، ج ۵۱، ص ۱۳۳) .

طريد و شريد هر دو به معناي کنار زده و رانده شده است . حاجي نوري در معناي شريد مي گويد : رانده شده از مردمي که آن حضرت را نشناختند و قدر وجود او را ندانستند و حق او را به جاي نياوردند . (نجم الثاقب ، ص ۷۸) .

و جالب است که اين روايت از امام حسين نقل شده است که خود نيز به همين صفت و ويژگي در ميان امت خويش توصيف شده است و آيا امروز و امت حضرت حجت نيز همان ويژگي امت سيدالشدا را دارند و آن ها باعث تنهايي و غربت ايشان شده اند ؟

و در روايتي امام کاظم عليه السلام به نقل از سيد الشدا مي فرمايند : « حضرت مهدي همان رانده شده ي تنهاي غريبي است که از کسان خويش غائب است و هنوز انتقام خون پدرش گرفته نشده است » . (کمال الدين ، ج ۲ ،ص ۳۶۱، ح ۴) .

در زيارت حضرت صاحب الامر همان لقب الوتر الموتور که در زيارت عاشورا در مورد سيدالشهدا آمده ، براي ايشان آورده شده است : « المترقب الخائف و الولي الناصح ، سفينة النجاة ... و الوتر الموتور و ... » (مفاتيح الجنان)

خلاصه اين که عامل غربت و تنهايي امام معصوم ، چه امام حسين عليه السلام باشد و چه مهدي ارواحنافداه ، ما آدم ها هستيم و مائيم که دوران غبيت ، زمان غربت و هنگام فراق و جدايي خود را از امام رقم زديم و به قول خواجه طوسي « وجود امام زمان لطف پروردگار بر ماست و نبود و غيبت او ناشي از ماست ».

حضرت زهرا عليهاسلام در خطبه ي فدکيه علت انحطاط مسلمين و تنهايي اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از پيامبر را ترسيم کردند که مي توان آن را به عنوان علت غربت و تنهايي امام حسين و حصرت مهدي عليهما السلام نيز ذکر کرد :

خار نفاق
کهنه شدن دين در نزد مردم
به سخن در آمدن گمراهان خاموش
ارجمند شدن فرومايگان گمنام
جولان دادن و خود نمايي اهل باطل
عمل نکردن به قرآن
دنيا طلبي و ميل به راحتي و رفاه

اگر بخواهيم تنهايي اين دو امام و وظيفه ي خود را در قبال اين تنهايي و غربت بيش تر درک کنيم ، بايد مقايسه اي بين شرايط زماني اين دو امام بنماييم و روشن کنيم که شرايط زماني قيام حضرت مهدي ارواحنافداه ، نقاط مشترک فراواني باشرايط زماني قيام امام حسين عليه السلام دارد و در آينده به اين بحث خواهيم پرداخت ...

اما امروز و در حال حاضر نيز به اين نکته بايد بيش از بيش توجه داشته باشيم که :
نگذاريم علي بي کس و بي يار شود نگذاريم که آن حادثه تکرار شود ...

آمنه احمدي/کارشناس ارشد فقه و اصول
مرجع : بام ایران خبر
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خبرهای مارا در پیام رسان های زیر دنبال کنید

تاريخ:

شنبه ۷ دی ۱۳۹۸

ساعت:

۰۰:۲۷:۰۱

28 Dec 2019